گنجور

شمارهٔ ۷۴ - و له

اگر آن یار یار من باشد
مونس روزگار من باشد
بیم باشد که از میان بروم
اگر او در کنار من باشد
اختیار جهانیان است او
لاجرم اختیار من باشد
روی محبوب و زلف مشک افشان
سنبل و نوبهار من باشد
گه بود عمر و زندگانی من
گه خداوندگار من باشد
گر به کارم نظر کند دلبر
در جهان کار کار من باشد
پرده بر خویش پاره پاره کنم
گر نه او پرده دار من باشد
حیدر این شعر تر که می‌گوید
سخنش یادگار من باشد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر آن یار یار من باشد
مونس روزگار من باشد
هوش مصنوعی: اگر آن دوست همراه من باشد، همدم و رفیق روزهای زندگی‌ام خواهد بود.
بیم باشد که از میان بروم
اگر او در کنار من باشد
هوش مصنوعی: اگر او در کنار من باشد، ممکن است که دچار خطر شوم و از دنیا بروم.
اختیار جهانیان است او
لاجرم اختیار من باشد
هوش مصنوعی: اگر او می‌تواند بر همه جهانیان حکمرانی کند، پس به طور طبیعی باید بتواند بر من نیز کنترل داشته باشد.
روی محبوب و زلف مشک افشان
سنبل و نوبهار من باشد
هوش مصنوعی: چهره ی دلربا و موهای خوشبو و عطرآگین او، بهار و زیبایی زندگی من است.
گه بود عمر و زندگانی من
گه خداوندگار من باشد
هوش مصنوعی: گاهی عمر و زندگی من در دست خداوند است و گاهی به خود من بستگی دارد.
گر به کارم نظر کند دلبر
در جهان کار کار من باشد
هوش مصنوعی: اگر محبوب به کار من توجه کند، همه کارهای دنیا برای من خواهد بود.
پرده بر خویش پاره پاره کنم
گر نه او پرده دار من باشد
هوش مصنوعی: اگر او پرده‌دار من نباشد، من پرده‌ام را پاره پوره می‌کنم.
حیدر این شعر تر که می‌گوید
سخنش یادگار من باشد
هوش مصنوعی: حیدر، این شعر زیبا را می‌سراید و دلیلی برای این کار دارد: او می‌خواهد سخنانش به یادگاری از من باقی بماند.