شمارهٔ ۶۷ - و له ایضا
از پردهٔ صبح دوم خورشید تابان میرسد
یا در بر صاحبدلان آن راحت جان میرسد
در مجلس آزادگان در بزم کار افتادگان
گلبرگ خندان میدمد، سرو خرامان میرسد
یعقوب بینا میشود، دولت مهیا میشود
کز ملک مصر دلبری یوسف به کنعان میرسد
با روی چون حور و پری، با زلف و خال عنبری
با مهر و ماه و مشتری سلطان خوبان میرسد
ای جان عاشق مست تو، دلها همه پابست تو
فریاد ما از دست تو در گوش سلطان میرسد
سازم کنون درمان دل نبود دگر افغان دل
کامروز در بستان دل آن میوهٔ جان میرسد
هرکس که با یاری بود یا در سمنزاری بود
در مجلس روحانیان دردش به درمان میرسد
تا سبزه بر گرد لبش از مشک پیدا میشود
خضر خط دلجوی او در آب حیوان میرسد
عاشق اگر خون میخورد هجرش به پایان میرود
حیدر اگر جان میدهد جانش به جانان میرسد
شمارهٔ ۶۶ - جواب شیخ سعدی: ماه ملایکمنظری، سنگیندلی سیمینبریشمارهٔ ۶۸ - جواب شیخ: ای ساقی سیمیندهن! در ده شراب ناب را
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از پردهٔ صبح دوم خورشید تابان میرسد
یا در بر صاحبدلان آن راحت جان میرسد
هوش مصنوعی: در صبحگاه، نور خورشید درخشان و تابان به دنیا میتابد و یا اینکه در دل صاحبدلان، آرامش و راحتی زندگی پیدا میشود.
در مجلس آزادگان در بزم کار افتادگان
گلبرگ خندان میدمد، سرو خرامان میرسد
هوش مصنوعی: در محفل آزادگان و در میان جمعی که از زحمت و سختی رهایی یافتهاند، گلهای خوشبو و شاداب شکوفه میزنند و سروهای بلند و زیبا به آرامی در حال آمدن هستند.
یعقوب بینا میشود، دولت مهیا میشود
کز ملک مصر دلبری یوسف به کنعان میرسد
هوش مصنوعی: یعقوب دوباره بینا میشود و خوشحالی و نعمت به او میرسد، زیرا محبوبیت یوسف از زمین مصر به سرزمین کنعان میآید.
با روی چون حور و پری، با زلف و خال عنبری
با مهر و ماه و مشتری سلطان خوبان میرسد
هوش مصنوعی: در اینجا به فردی اشاره میشود که دارای زیبایی و جذابیتی خاص است. او چهرهای زیبا و غنچهگون دارد و موهایش به شکلی دلفریب و جذاب است. همچنین، وجود نشانها و نشانههای زیبایی مانند خال و زلف او، او را به عنوان یکی از برترین زیبایان معرفی میکند. در مجموع، این توصیف به تصویر کشیدن جذابیت و لطافت او نسبت به دیگران است.
ای جان عاشق مست تو، دلها همه پابست تو
فریاد ما از دست تو در گوش سلطان میرسد
هوش مصنوعی: ای جان عاشق و شیدا، دلها همه به تو وابستهاند. فریاد ما از آسیبهایی که از تو میکشیم، به گوش سلطان میرسد.
سازم کنون درمان دل نبود دگر افغان دل
کامروز در بستان دل آن میوهٔ جان میرسد
هوش مصنوعی: اکنون دیگر هیچ دلی را نمیتوانم درمان کنم و صدای نالهام دیگر فایدهای ندارد. امروز در باغ دل، میوهای از جانم میرسد.
هرکس که با یاری بود یا در سمنزاری بود
در مجلس روحانیان دردش به درمان میرسد
هوش مصنوعی: هر کسی که به یاری و کمک دیگران پرداخته یا در جمع افرادی با روح معنوی حضور دارد، درد و مشکلش به حل و درمان خواهد رسید.
تا سبزه بر گرد لبش از مشک پیدا میشود
خضر خط دلجوی او در آب حیوان میرسد
هوش مصنوعی: تا زمانی که سبزهها بر لبه لب او با عطر مشک مشخص میشوند، خط خوشچهره او در آب زندگی نمایان میشود.
عاشق اگر خون میخورد هجرش به پایان میرود
حیدر اگر جان میدهد جانش به جانان میرسد
هوش مصنوعی: اگر عاشق در انتظار معشوقش رنج میکشد، این درد و رنج به آخر میرسد. و اگر حیدر (علی) جانش را هم فدای معشوقش کند، در نهایت به او خواهد رسید.

حیدر شیرازی