گنجور

شمارهٔ ۳۰ - فی البدیهه

آمد به در مسجد آدینه نگاری
یاقوت لبی، سنگدلی، سیم عذاری
شوخی شکری شیوه گری شهره ی شهری
سروی سمنی گل بدنی تازه بهاری
شکر سخنی، نوش لبی، پسته دهانی
شمشاد قدی، به زنخی، لاله عذاری
بر رهگذرش عاشق و دل خسته نشستم
تا باز کند بر من دل خسته گذاری
باز آمد و بگذشت و من خسته نشسته
بر رهگذرش در هوس بوس و کناری
گفتم نظری کن که ز مهر تو نهادم
بر پشت دل از آرزوی روی تو باری
گفتار برو ای حیدر بیدل که چه باشد
گر بارکشی در شب و روز از غم یاری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آمد به در مسجد آدینه نگاری
یاقوت لبی، سنگدلی، سیم عذاری
هوش مصنوعی: در روز جمعه، زیبایی با لبهایی همچون یاقوت و دل سختی به مسجد آمد؛ زیبایی که مانند سیم نازک و لطیف است.
شوخی شکری شیوه گری شهره ی شهری
سروی سمنی گل بدنی تازه بهاری
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و شگفتی یک دختر زیبا اشاره شده است که با ظاهری دلربا و شاداب، مانند گلهای بهاری، توجه همگان را جلب می‌کند. او با جذابیت و لطافت خود در بین مردم شهر معروف است و این ویژگی‌ها او را خاص و منحصر به فرد کرده است.
شکر سخنی، نوش لبی، پسته دهانی
شمشاد قدی، به زنخی، لاله عذاری
هوش مصنوعی: این جملات توصیف زیبایی‌ها و جذابیت‌های ظاهری یک شخص هستند. بیانگر این است که سخن او شیرین است و لب‌هایش خوش‌فرم و دلنشین. همچنین به زیبایی چهره‌اش و قد کشیده‌اش اشاره شده است و در نهایت، اشاره‌ای به عطر و زیبایی او که همچون گل‌ها و میوه‌های خوشمزه است. این توصیف‌ها حالتی عاشقانه و غزلی دارد که زیبایی و جذابیت را در عشق و محبت جستجو می‌کند.
بر رهگذرش عاشق و دل خسته نشستم
تا باز کند بر من دل خسته گذاری
هوش مصنوعی: من در راه او نشسته‌ام، به امید اینکه او بدهد که دل دل‌خسته‌ام را دوباره به یاد آورد و به من توجه کند.
باز آمد و بگذشت و من خسته نشسته
بر رهگذرش در هوس بوس و کناری
هوش مصنوعی: او بازگشته و از کنار من عبور کرده، و من که خسته و نشسته‌ام، در آرزوی بوسه و نزدیک شدن به او هستم.
گفتم نظری کن که ز مهر تو نهادم
بر پشت دل از آرزوی روی تو باری
هوش مصنوعی: به او گفتم نگاهی به من بینداز، چرا که به خاطر عشق و آرزوی دیدن روی تو، بار سنگینی بر دل من نشسته است.
گفتار برو ای حیدر بیدل که چه باشد
گر بارکشی در شب و روز از غم یاری
هوش مصنوعی: ای حیدر بیدل، بگو که چه اهمیتی دارد اگر در هر لحظه از شب و روز، درد و غم یاری را بر دوش بکشی.