گنجور

شمارهٔ ۲۱ - و له ایضا

خاک شیراز مگر کعبه عالم شد باز
که برین خاک نهادند همه روی نیاز
باغ فردوس که مرد از هوسش می میرد
خوش عروسی است ولی رشک برد از شیراز
این هم از لطف خداوند جهاندار بود
خلق شیراز به شادی همه در نعمت و ناز
بهر بازیچه ی ما هر نفس از پرده ی غیب
بازییی می کند از نو فلک شعبده باز
بی نوایی که ز عشاق حرم خواهد بود
با مخالف نتواند که رود سوی حجاز
زین سپس دیده ی رامین و غبار در ویس
زین سپس چهره ی محمود و کف پای ایاز
پرده بر عالمیان از سر مستی بدری
همچو صبح ار به درآیی ز پس پرده ی ناز
تا به مسجد رخ چون قبله ی تو می بینم
سجده در پیش رخت می برم از بهر نماز
گاه چون عود، روان من دل خسته بسوز
گاه چون چنگ، دمی با من سرگشته بساز
حیدر از دام سر زلف گره بر گرهش
همچو گنجشک بلا می کشد از چنگل باز

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خاک شیراز مگر کعبه عالم شد باز
که برین خاک نهادند همه روی نیاز
هوش مصنوعی: خاک شیراز، شاید دوباره چون کعبه‌ی عالم شود، چرا که بر این خاک همه با دل و نیاز سجده کرده‌اند.
باغ فردوس که مرد از هوسش می میرد
خوش عروسی است ولی رشک برد از شیراز
هوش مصنوعی: باغ بهشتی که انسان برای رسیدن به آن آرزو می‌کند، جایی زیبا و دلنشین است، اما زیبایی آن به قدری زیاد است که از زیبایی‌های شیراز هم حسرت می‌خورد.
این هم از لطف خداوند جهاندار بود
خلق شیراز به شادی همه در نعمت و ناز
هوش مصنوعی: این نیز از فیض و لطف خداوند هست که مردم شیراز با شادی و در رفاه و آسایش زندگی می‌کنند.
بهر بازیچه ی ما هر نفس از پرده ی غیب
بازییی می کند از نو فلک شعبده باز
هوش مصنوعی: هر لحظه زندگی ما مانند یک بازی است که از دنیای ناشناخته و غیب به نمایش گذاشته می‌شود و آسمان مانند یک شعبده‌باز دهر، این نمایش را به تعبیری جدید اجرا می‌کند.
بی نوایی که ز عشاق حرم خواهد بود
با مخالف نتواند که رود سوی حجاز
هوش مصنوعی: کسی که از عشق و محبت حقیقی برخوردار است، نمی‌تواند با موانع و مشکلاتی که در مسیرش وجود دارد، به سمت عشق واقعی و روحانی خود حرکت کند.
زین سپس دیده ی رامین و غبار در ویس
زین سپس چهره ی محمود و کف پای ایاز
هوش مصنوعی: پس از این، چشم رامین به ویس افتاد و غبار او را پوشانید. پس از این، چهره محمود و کف پای ایاز نیز دیده شد.
پرده بر عالمیان از سر مستی بدری
همچو صبح ار به درآیی ز پس پرده ی ناز
هوش مصنوعی: اگر تو با حالتی سرمست و شاداب به دنیای ما وارد شوی، همچون سپیده‌دمی که پردهٔ شب را کنار می‌زند، زیبایی و طراوتی را تجربه خواهیم کرد که از پس پردهٔ ناز و دلربایی خودت خواهد بود.
تا به مسجد رخ چون قبله ی تو می بینم
سجده در پیش رخت می برم از بهر نماز
هوش مصنوعی: وقتی به مسجد می‌روم و چهره‌ات را همچون قبله می‌بینم، به خاطر تو در برابر زیبایی‌ات سجده می‌کنم و نماز می‌خوانم.
گاه چون عود، روان من دل خسته بسوز
گاه چون چنگ، دمی با من سرگشته بساز
هوش مصنوعی: گاهی همچون چوب عود، جان خسته‌ام را بسوزان و زمانی دیگر مانند ساز چنگ، لحظه‌ای با من هم‌نوا و آرامش‌بخش باش.
حیدر از دام سر زلف گره بر گرهش
همچو گنجشک بلا می کشد از چنگل باز
هوش مصنوعی: حیدر در میان گیسوان پیچیده و گره‌دارش، مانند یک گنجشک گرفتار، سختی‌ها را تحمل می‌کند و از چنگال طعمه‌ها فرار می‌کند.