گنجور

بخش ۵۰ - در بی‌وفایی عمر

آه ازین منزلی که در پیش‌ست
که گذرگاه شاه و درویش‌ست
نه ازین دام می‌توان جستن
نه ازین بند می‌توان رستن
گر خوری همچو خضر آب حیات
تشنه‌لب جان دهی درین ظلمات
گر چو عیسی روی به چرخ برین
عاقبت جا کنی به زیر زمین
گر چو یوسف به اوج ماه روی
عاقبت سرنگون به چاه شوی
فی‌المثل عمر نوح اگر یابی
چون به طوفان رسی خطر یابی
احد واجب‌الوجود یکی‌ست
آن که جاوید هست و بود یکی‌ست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آه ازین منزلی که در پیش‌ست
که گذرگاه شاه و درویش‌ست
هوش مصنوعی: اینجا منزلتی وجود دارد که در آستانه‌اش، هم شاهان و هم درویشان در حال گذر هستند. این مکان به نوعی محل تلاقی تمام انسان‌ها با وضعیت‌ها و جایگاه‌های مختلف اجتماعی است.
نه ازین دام می‌توان جستن
نه ازین بند می‌توان رستن
هوش مصنوعی: نه می‌توان از این دام فرار کرد و نه می‌توان از این بند رهایی یافت.
گر خوری همچو خضر آب حیات
تشنه‌لب جان دهی درین ظلمات
هوش مصنوعی: اگر مانند خضر به آب حیات دسترسی پیدا کنی و آن را بنوشی، حتی در این تاریکی‌ها و مشکلات، جانت را به زندگی می‌آوری.
گر چو عیسی روی به چرخ برین
عاقبت جا کنی به زیر زمین
هوش مصنوعی: اگر مانند عیسی بر آسمان‌ها شوی، در نهایت باز هم به زیر زمین خواهی رفت و در این دنیا جا نخواهی کرد.
گر چو یوسف به اوج ماه روی
عاقبت سرنگون به چاه شوی
هوش مصنوعی: اگر مانند یوسف، زیبا و در کمال شکوه باشی، ممکن است در نهایت به سرنوشتی ناخوشایند دچار شوی.
فی‌المثل عمر نوح اگر یابی
چون به طوفان رسی خطر یابی
هوش مصنوعی: اگر تو همچون عمر نوح زندگی کنی، زمانی که به طوفان برسد، خطر را احساس خواهی کرد.
احد واجب‌الوجود یکی‌ست
آن که جاوید هست و بود یکی‌ست
هوش مصنوعی: خداوند یگانه و واجب وجود است، او کسی است که همیشه هست و وجودش همیشگی است.