بخش ۲ - مصایب مصنف و مناجات
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینهٔ شکسته دلان
مرهمی لطف کن، که خستهدلم
مرحمت کن که [بس] شکستهدلم
گرچه من سر به سر گنه کردم
نامهٔ خویش را سیه کردم
تو درین نامهٔ سیاه مبین
کرم خویش بین گناه مبین
من خود از کردههای خود خجلم
تو مکن روز حشر منفعلم
با وجود گناهکاریها
از تو دارم امیدواریها
زانکه بر توست اعتماد همه
ای مراد من و مراد همه
تو کریمی و بینوای توام
پادشاهی و من گدای توام
نی گدایی که این و آن خواهم
کام دل، آرزوی جان خواهم
بلکه باشد گداییام دردی
اشک سرخی و چهرهٔ زردی
تا به راهت ز اهل درد شوم
برنخیزم اگرچه گرد شوم
چون به خاک اوفتم به صد خواری
تو ز خاکم به لطف برداری
گرچه در خورد آتشم چون شرر
نظری گر به من رسد چه ضرر؟
من نگویم که لطف و احسان کن
بندهام هرچه شایدت آن کن
عاقبت بگسلد چو بند از بند
بند بند مرا به خود پیوند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینهٔ شکسته دلان
هوش مصنوعی: ای تو درمانی برای دلهای خسته و رنجکشیده، تسکینی برای سینههایی که شکستهاند.
مرهمی لطف کن، که خستهدلم
مرحمت کن که [بس] شکستهدلم
هوش مصنوعی: ای مهربان، به من کمک کن که دل خستهام به تسلایی نیاز دارد، یاریام کن که روح شکستهام به ترمیم نیازمند است.
گرچه من سر به سر گنه کردم
نامهٔ خویش را سیه کردم
هوش مصنوعی: اگرچه من تمام زندگیام را پر از معصیت و خطا کردم، اما دفتر اعمالم را پر از سیاهی و گناه گرداندم.
تو درین نامهٔ سیاه مبین
کرم خویش بین گناه مبین
هوش مصنوعی: در این نوشتهٔ تیره به زیبایی و مهربانی خود توجه نکن، بلکه به اشتباهات و گناهان خود نگریست.
من خود از کردههای خود خجلم
تو مکن روز حشر منفعلم
هوش مصنوعی: من به خاطر کارهایی که انجام دادهام شرمندهام، تو هم در روز قیامت مرا سرزنش نکن.
با وجود گناهکاریها
از تو دارم امیدواریها
هوش مصنوعی: با وجود اینکه خطاها و اشتباهات زیادی کردهام، باز هم به تو امیدوارم و توقع دارم که کمکم کنی.
زانکه بر توست اعتماد همه
ای مراد من و مراد همه
هوش مصنوعی: زیرا به تو اعتماد کامل دارم؛ تو آرزوی من و آرزوی همه هستی.
تو کریمی و بینوای توام
پادشاهی و من گدای توام
هوش مصنوعی: تو بزرگوار و سخاوتمندی، و من در وضعیتی نادار و بیچیز به سر میبرم. تو در مقام سلطنت قرار داری و من در مقام فقر و نیاز به تو هستم.
نی گدایی که این و آن خواهم
کام دل، آرزوی جان خواهم
هوش مصنوعی: من گدای کسی نیستم که خواستهام را از این و آن تقاضا کنم؛ من آرزوی چیزی عمیقتر و مهمتر از خواستههای زودگذر دارم.
بلکه باشد گداییام دردی
اشک سرخی و چهرهٔ زردی
هوش مصنوعی: من گدایی هستم که دردی دارم؛ اشکهایم سرخ و صورتم زرد است.
تا به راهت ز اهل درد شوم
برنخیزم اگرچه گرد شوم
هوش مصنوعی: من از مسیر عشق و دلدادگی بالا نمیآیم، حتی اگر به خاطر عشق گرد و غبار و سختیها بر بدنم نشیند.
چون به خاک اوفتم به صد خواری
تو ز خاکم به لطف برداری
هوش مصنوعی: زمانی که به خاک او بیفتم و با خواری به او احترام بگذارم، تو با مهربانی مرا از زمین بر میداری.
گرچه در خورد آتشم چون شرر
نظری گر به من رسد چه ضرر؟
هوش مصنوعی: هرچند که درون من مانند آتش مشتعل است، اما اگر کسی به من نگاهی کند، آیا این برای او ضرری دارد؟
من نگویم که لطف و احسان کن
بندهام هرچه شایدت آن کن
هوش مصنوعی: من نمیگویم که به من محبت و کمک کن، هر کاری که میتوانی انجام بده.
عاقبت بگسلد چو بند از بند
بند بند مرا به خود پیوند
هوش مصنوعی: سرانجام، این بندهایی که مرا به هم متصل کردهاند، از هم جدا خواهند شد و من به خودم خواهد پیوست.
حاشیه ها
1390/01/25 17:03
احیائی
بیت 13 - گرچه در خورد اتشم چو شرر
1395/03/08 19:06
صالح
لطفا تصحیح بفرمایید
بیت دوم: مرحمت کن که"بس" شکسته دلم
بیت دوازدهم: چون به خاک اوفتم"به" صد خواری
1396/12/16 14:03
مهرنوش
(مناجات محمد محمد معتمدی با نام مرهم )
1397/04/06 12:07
علیرضا
با سلام این مناجات خوانده این شعر نفیس توسط استاد محمد معتمدی خوانده شده و همینک در سایت بیپ تونز به آدرس زیر با نام مرهم موجود است:
پیوند به وبگاه بیرونی
1399/07/16 12:10
امین
خوانشی از این کار توسط محمد معتمدی و تدوینی با موسیقی پیانو از lingus:
پیوند به وبگاه بیرونی