بخش ۱۷ - خبردار شدن مردم از حال درویش و پیدا شدن رقیب کافرکیش بداندیش
اهل مکتب شدند واقف حال
گفتگو شد میانهٔ اطفال
زین حکایت به هم خبر گفتند
این سخن را به یکدگر گفتند
طفلکان جمله شوخ و حیلهگرند
همچو طفلان اشک پردهدرند
گر کسی پیش طفل گوید راز
راز او را به غیر گوید باز
عاقبت تشت او ز بام افتاد
این صدا در میان عام افتاد
همه جا این افسانه پیدا شد
عیبجو را بهانه پیدا شد
پندگویان ملامتش کردند
به ملامت علامتش کردند
در زه عشق جز ملامت نیست
عاشقی کوچهٔ سلامت نیست
دل گرفتار این ملامت باد
وز غم عافیت سلامت باد
بخش ۱۶ - افشای راز عشق و ملامت عوام: باز چو مهر از فلک سر زدبخش ۱۸ - راندن کوئوال گدا را از مکتب به رقابت خود: هیچ جا در جهان حبیبی نیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1392/02/10 19:05
در بیت ششم کلمه افسانه باید به صورت فسانه نوشته و اصلاح گردد
1397/04/21 09:07
مصطفی
در بیت هشتم "زه" به "ره" اصلاح باید.