بخش ۲۲ - باب هشتم در احسان که بحال محتاجان پرداختنست و بینوایان رابنوای مرحمت و الطاف بنواختن
ستمگارا، باحسان خو نکردی
همه بد کردی و نیکو نکردی
جفاگاری، مکن، از محسنین باش
چنان تا چند باشی؟ این چنین باش
چو بینی تیره بختی را سیه روز
شبش را همچو قرص مه برافروز
بآب از تشنگی می ده نجاتش
که باشد آب تو آب حیاتش
بسرما گر شود از خویش نومید
بپوش از خلعت گرمش چو خورشید
بگرما چون نیابد مایه خود
دلش آسوده کن در سایه خود
باحسان باز گردد سیر احسان
که احسان را نشاید غیر احسان
گل، از لطفی که دارد نوبهاران
کند جا بر سر نسرین عذاران
خس و خاری که آتش برفروزد
چو خیزد شعله، اول خود بسوزد
من ره، تا برون از ره نیفتی
مکن چه، تا درون چه نیفتی
سگی را گر بیازاری ببیداد
ز دورت بیند و آید بفریاد
ور از احسان نمایی ترک آزار
برد دامن کشانت جانب یار
بخش ۲۱ - حکایت فرهاد که چون جوی شیر و حوض در سنگ خارا جهت شیرین ترتیب داد شیرین را حلقه در گوش خود بسبب همت گردانید: سخن دانان این شیرین حکایتبخش ۲۳ - حکایت مجنون که بسبب احسانی که بسگ لیلی نمود دلش از دولت وصال بیاسود: چو مجنون دور ماند ازگوی لیلی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ستمگارا، باحسان خو نکردی
همه بد کردی و نیکو نکردی
هوش مصنوعی: ای ستمگر، تو هرگز با خوبی راز و انسی نیافتی، فقط بدی کردهای و هیچ کار نیکویی انجام ندادهای.
جفاگاری، مکن، از محسنین باش
چنان تا چند باشی؟ این چنین باش
هوش مصنوعی: ای کسانی که ظلم و بیمهری میکنید، چرا این کار را ادامه میدهید؟ بهتر است از نیکوکاران باشید و به خوبی رفتار کنید. چه زمانی قصد دارید تغییر کنید و به این خوبی و نیکی پایبند باشید؟
چو بینی تیره بختی را سیه روز
شبش را همچو قرص مه برافروز
هوش مصنوعی: اگر دقت کنی که چه کسی در بدبختی و سیاه روزی به سر میبرد، همانند شب تاریکش، میتوانی بفهمی که او چطور میتواند در تاریکی امیدی همچون نور ماه را در دل خود روشن کند.
بآب از تشنگی می ده نجاتش
که باشد آب تو آب حیاتش
هوش مصنوعی: با آب میتوان به تشنهای کمک کرد و او را نجات داد، زیرا این آب میتواند حیاتش را تأمین کند.
بسرما گر شود از خویش نومید
بپوش از خلعت گرمش چو خورشید
هوش مصنوعی: اگر سرمای سخت شما را ناامید کند، بپوشید لباسی گرم که مانند خورشید شما را گرما بخشد.
بگرما چون نیابد مایه خود
دلش آسوده کن در سایه خود
هوش مصنوعی: وقتی گرما به تو آسیبی نمیزند و میتوانی راحت باشی، خودت را در سایهای قرار بده که به تو آرامش بخشد و دلت را خوش کند.
باحسان باز گردد سیر احسان
که احسان را نشاید غیر احسان
هوش مصنوعی: اگر کسی کار نیک و احسانی انجام دهد، باید بدون چشمداشت و فقط به خاطر نیکی و خوبی به دیگران با همان روحیه نیکو ادامه دهد. احسان باید با احسان پاسخ داده شود و هرگز نباید به چیز دیگری تبدیل شود.
گل، از لطفی که دارد نوبهاران
کند جا بر سر نسرین عذاران
هوش مصنوعی: گل به خاطر لطف و زیباییاش، در بهار جا را برای نسرینها میگیرد و میدرخشد.
خس و خاری که آتش برفروزد
چو خیزد شعله، اول خود بسوزد
هوش مصنوعی: اگر خس و خاری آتش بگیرد و شعلهای بلند شود، ابتدا خود آن خس و خارو خواهد سوزاند.
من ره، تا برون از ره نیفتی
مکن چه، تا درون چه نیفتی
هوش مصنوعی: برای اینکه در مسیر زندگی دچار انحراف نشوی، باید مراقب باشی و به راه خود ادامه دهی. اگر از هدف خود دور شوی، ممکن است به نتایج ناخوشایندی برسی.
سگی را گر بیازاری ببیداد
ز دورت بیند و آید بفریاد
هوش مصنوعی: اگر به سگی آزار برسانی، او از دور تو را میبیند و به کمک میآید.
ور از احسان نمایی ترک آزار
برد دامن کشانت جانب یار
هوش مصنوعی: اگر خوبی کنی و از آزار دیگران دست برداری، دامن تو به خاطر محبت و احسانت به سوی یار (محبوب) خواهد رفت.