گنجور

قطعهٔ شمارهٔ ۷

دوش دیدم که به خواب من مدهوش آمد
مونس جان من آن دلبر خونین‌جگران
چون چراغ نظر افروختم از شمع رخش
گفتم ای چشم و چراغ همه صاحب‌نظران
چه سبب بود که با این همه بیداری من
دیده در خواب شد امشب به جمالت نگران
گفت این دولت بیدار از آن‌ست که تو
بسته‌ای چشم خود امشب ز خیال دگران

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش دیدم که به خواب من مدهوش آمد
مونس جان من آن دلبر خونین‌جگران
هوش مصنوعی: دیشب در خواب دیدم که محبوبم به دیدنم آمده است. او کسی است که همیشه در ذهنم حضور دارد و دل من را تسخیر کرده است.
چون چراغ نظر افروختم از شمع رخش
گفتم ای چشم و چراغ همه صاحب‌نظران
هوش مصنوعی: وقتی که نور دل خود را با روشنی چهره‌ات روشن کردم، به تو گفتم ای چشمی که روشنی‌بخش همه اهل نظر و علم هستی.
چه سبب بود که با این همه بیداری من
دیده در خواب شد امشب به جمالت نگران
هوش مصنوعی: چرا با وجود بیداری و هوشیاری من، امشب چشمم به خاطر زیبایی‌ات خوابش برد؟
گفت این دولت بیدار از آن‌ست که تو
بسته‌ای چشم خود امشب ز خیال دگران
هوش مصنوعی: این روزها می‌گوید که سعادت و خوشبختی به این بستگی دارد که تو امشب از خیالات دیگران چشم‌پوشی کنی و به خواب بروی.