گنجور

قطعهٔ شمارهٔ ۳

آه! ازین روزگار برگشته
که ز من لحظه لحظه برگردد
گر فلک را به کام خود خواهم
او به کام کس دگر گردد
ور ز جام نشاط باده خورم
باده خونابهٔ جگر گردد
ور قدم بر بساط سبزه نهم
سبزه در حال نیشتر گردد
لیک با این خوشم، که طالع من
نتواند ازین بتر گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آه! ازین روزگار برگشته
که ز من لحظه لحظه برگردد
هوش مصنوعی: ناله و سوز و گداز از روزگاری است که هر لحظه‌اش باید به من برگردد.
گر فلک را به کام خود خواهم
او به کام کس دگر گردد
هوش مصنوعی: اگر بخواهم آسمان و سرنوشت را به نفع خود تحویل بگیرم، او به خواسته‌ی دیگران پاسخ خواهد داد.
ور ز جام نشاط باده خورم
باده خونابهٔ جگر گردد
هوش مصنوعی: اگر از جام شادی نوشیدنی بنوشم، این شراب به مانند خونابه‌ای از دل خواهد بود.
ور قدم بر بساط سبزه نهم
سبزه در حال نیشتر گردد
هوش مصنوعی: اگر پا بر روی علف‌هایی بگذارم، آن‌ها در زیر فشار چنان آسیب می‌بینند که مثل نیشتر می‌شوند.
لیک با این خوشم، که طالع من
نتواند ازین بتر گردد
هوش مصنوعی: اما من از این موضوع خوشحالم که سرنوشت من نمی‌تواند بدتر از این باشد.