گنجور

قطعهٔ شمارهٔ ۲

تا کی اندوه روزگار خوریم؟
فکر نابود و بود چندین چیست؟
گر نباشد ز غصه نتوان مرد
ور بود شاد نیز نتوان زیست
تا که در دست کیست روزی ما؟
و آنچه در دست ماست روزی کیست؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی اندوه روزگار خوریم؟
فکر نابود و بود چندین چیست؟
هوش مصنوعی: چرا باید همیشه از سختی‌ها و ناراحتی‌های زمانه غمگین باشیم؟ به چه دلیلی باید به فکر مشکلات و تفاوت‌های زندگی باشیم؟
گر نباشد ز غصه نتوان مرد
ور بود شاد نیز نتوان زیست
هوش مصنوعی: اگر غم و اندوهی وجود نداشته باشد، زندگی کردن ممکن نیست و اگر هم شاد باشیم، باز نمی‌توانیم به زندگی ادامه دهیم.
تا که در دست کیست روزی ما؟
و آنچه در دست ماست روزی کیست؟
هوش مصنوعی: تا کی روزی ما در دست کیست و آنچه که در اختیار ماست، روزی برای کی خواهد بود؟