گنجور

شمارهٔ ۹

من کیستم تا هر زمان پیش نظر بینم تو را؟
گاهی گذر کن سوی من، تا در گذر بینم تو را
افتاده بر خاک درت، خوش آن‌که آیی بر سرم
تو زیر پا بینی و من بالای سر بینم تو را
یک بار بینم روی تو دل را چسان تسکین دهم؟
تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تو را
از دیدنت بیخود شدم، بنشین به بالینم دمی
تا چشم خود بگشایم و بار دگر بینم تو را
گفتی که: هر کس یک نظر بیند مرا جان می‌دهد
من هم بجان در خدمتم، گر یک نظر بینم تو را
صد بار آیم سوی تو، تا آشنا گردی به من
هر بار از بار دگر بیگانه‌تر بینم تو را
تا کی هلالی را چنین زین ماه می‌داری جدا؟
یارب! که ای چرخ فلک، زیر و زبر بینم تو را

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من کیستم تا هر زمان پیش نظر بینم تو را؟
گاهی گذر کن سوی من، تا در گذر بینم تو را
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم که همیشه بتوانم تو را به چشم ببینم؟ گاهی سر به سوی من بیاور تا تو را در حال گذر ببینم.
افتاده بر خاک درت، خوش آن‌که آیی بر سرم
تو زیر پا بینی و من بالای سر بینم تو را
هوش مصنوعی: در گوشه‌ای از زمین نشسته‌ام و خوشحال می‌شوم که اگر تو بیایی و بر من قدم بگذاری، من بتوانم تو را از بالای سر ببینم.
یک بار بینم روی تو دل را چسان تسکین دهم؟
تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تو را
هوش مصنوعی: اگر فقط یک بار چهره‌ی تو را ببینم، چگونه می‌توانم دلم را آرام کنم؟ جانم آرام نمی‌گیرد، حتی اگر صد بار هم تو را ببینم.
از دیدنت بیخود شدم، بنشین به بالینم دمی
تا چشم خود بگشایم و بار دگر بینم تو را
هوش مصنوعی: از دیدن تو بی‌خود و حیران شدم، بیا کمی کنارم بنشین تا چشمانم را باز کنم و دوباره تو را ببینم.
گفتی که: هر کس یک نظر بیند مرا جان می‌دهد
من هم بجان در خدمتم، گر یک نظر بینم تو را
هوش مصنوعی: تو گفتی هر کسی که یک بار به من نگاه کند جانش را تقدیم می‌کند. من هم آماده‌ام جانم را فدای تو کنم، اگر فقط یک بار به تو نگاه کنم.
صد بار آیم سوی تو، تا آشنا گردی به من
هر بار از بار دگر بیگانه‌تر بینم تو را
هوش مصنوعی: من صد بار به سراغ تو می‌آیم تا شاید نسبت به من آشنا شوی، اما هر بار که می‌آیم، تو را بیگانه‌تر از قبل می‌بینم.
تا کی هلالی را چنین زین ماه می‌داری جدا؟
یارب! که ای چرخ فلک، زیر و زبر بینم تو را
هوش مصنوعی: چقدر می‌خواهی هلالی را از این ماه جدا نگه‌داری؟ ای پروردگار! من چرخش فلک را در هم و برهم می‌بینم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹ به خوانش راستین معتبرزاده موسیقی زمینه تار نوازی استاد فرهنگ شریف با تنبک بهزاد رضوی نیا در آواز افشاری

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"تصنیف آشنای نظر"
با صدای سیامک شجریان (آلبوم طبیب دل)

حاشیه ها

به نظرم درستش این باشه:
افتاده بر خاک درم خوش آنکه آیی بر سرم