گنجور

شمارهٔ ۸۷

چه غم گر در سرم شوریست از سودای گیسویت؟
سر صد همچو من بادا فدای هر سر مویت
تن چون موی را خواهم بگیسوی تو پیوستن
بدین تقریب خود را خواهم افگندن بپهلویت
بروی خوبت از روزی که خط بندگی دادم
ز غمهای جهان آزادم، ای من بنده رویت
بدور لاله و گل چون بگلگشت چمن رفتی
خجل شد آن یک از رنگ تو و آن دیگر از بویت
از آن رو بر سر کویت قدم کردم ز فرق سر
که میخواهم نگردد پایمال من سر کویت
خدا را! چون بپایت سر نهم، رخ بر متاب از من
که میل سجده دارم پیش محراب دو ابرویت
نترسم گر بخون ریز هلالی تیغ برداری
ولی ترسم که: آزاری رسد بر دست و بازویت

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه غم گر در سرم شوریست از سودای گیسویت؟
سر صد همچو من بادا فدای هر سر مویت
هوش مصنوعی: چه غم از اینکه در دل من آشفتگی‌ای از عشق به موهای تو وجود دارد؟ هزاران نفر مانند من آماده‌اند که جانشان را فدای هر تار موی تو کنند.
تن چون موی را خواهم بگیسوی تو پیوستن
بدین تقریب خود را خواهم افگندن بپهلویت
هوش مصنوعی: تنم را مانند مویی می‌خواهم که به گیسوی تو پیوند بزند، به این ترتیب خود را به کنارت خواهم انداخت.
بروی خوبت از روزی که خط بندگی دادم
ز غمهای جهان آزادم، ای من بنده رویت
هوش مصنوعی: زمانی که به تو عشق ورزیدم و خود را به خدمتت درآوردم، از تمام ناراحتی‌های دنیا رهایی یافتم، ای محبوب من.
بدور لاله و گل چون بگلگشت چمن رفتی
خجل شد آن یک از رنگ تو و آن دیگر از بویت
هوش مصنوعی: وقتی که تو به دور لاله و گل قدم زدی و چمن را پر کردی، لاله به خاطر زیبایی‌ات شرمنده شد و گل به خاطر عطر تو.
از آن رو بر سر کویت قدم کردم ز فرق سر
که میخواهم نگردد پایمال من سر کویت
هوش مصنوعی: به خاطر تو و عشق به تو، با تمام وجود به درگاهت آمدم و از بالای سرم تا پایم را در کوی تو گذاشتم، زیرا نمی‌خواهم لحظه‌ای زیر پا بروم و نادیده گرفته شوم.
خدا را! چون بپایت سر نهم، رخ بر متاب از من
که میل سجده دارم پیش محراب دو ابرویت
هوش مصنوعی: ای خدا! وقتی که به درگاه تو سر می‌سایم، لطفاً چهره‌ات را از من بر مگردان، چون من اشتیاق دارم که در برابر زیبایی دو ابرویت سجده کنم.
نترسم گر بخون ریز هلالی تیغ برداری
ولی ترسم که: آزاری رسد بر دست و بازویت
هوش مصنوعی: من از اینکه تیغ هلالی تو به خونم بیفتد نمی‌ترسم، اما نگرانم که به دست‌ها و بازوانت آسیبی برسد.