گنجور

شمارهٔ ۸۶

اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت
هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت
گر بدانم که توان بر سر کویت بودن
تا توانم نروم جای دگر از کویت
سر من خاک رهت باد! که شاید روزی
بر سرم سایه کند سرو قد دلجویت
یا مرا زار بکش، یا مرو از پیش نظر
که ز کشتن بترست این که نبینم رویت
میکشم هر نفس از خط و ز زلفت آهی
آه! بنگر که: چها میکشم از هر مویت!
بعد ازین لطف کن و در دل تنگم بنشین
تا نشستن نتواند دگری پهلویت
ای بابروی تو مایل همه کس چون مه عید
از هلالی چه عجب میل خم ابرویت؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت
هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت
هوش مصنوعی: اگر از آمدن من ناراحت نشوی، هر لحظه از خواست خود برای دیدنت می‌آیم.
گر بدانم که توان بر سر کویت بودن
تا توانم نروم جای دگر از کویت
هوش مصنوعی: اگر بدانم که می‌توانم در کنار تو باشم، تا وقتی که توان دارم، به جایی دیگر نخواهم رفت.
سر من خاک رهت باد! که شاید روزی
بر سرم سایه کند سرو قد دلجویت
هوش مصنوعی: سرم فدای راهت باد! شاید روزی در سایه محبت و زیبایی تو قرار بگیرم.
یا مرا زار بکش، یا مرو از پیش نظر
که ز کشتن بترست این که نبینم رویت
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی نشانه‌ای از دلشوره و ناتوانی عاشق در دوری از معشوق است. شاعر از محبوب می‌خواهد یا او را در آغوش بکشد و سرنوشتش را رقم بزند یا اینکه از جلوی چشمانش دور شود. او می‌گوید که جانش در خطر است و طاقت دوری و عدم دیدار معشوق را ندارد. در واقع، عدم دیدن معشوق برای او از کشته شدن هم سخت‌تر است.
میکشم هر نفس از خط و ز زلفت آهی
آه! بنگر که: چها میکشم از هر مویت!
هوش مصنوعی: هر نفسی که می‌کشم، از زیبایی خط و زلف تو آه و ناله می‌زنم. نگاه کن که چه عذابی از هر تار مویت متحمل می‌شوم!
بعد ازین لطف کن و در دل تنگم بنشین
تا نشستن نتواند دگری پهلویت
هوش مصنوعی: بعد از این، لطف کن و در دل من جا بگیر تا هیچ‌کس دیگری نتواند در کنار تو بنشیند.
ای بابروی تو مایل همه کس چون مه عید
از هلالی چه عجب میل خم ابرویت؟
هوش مصنوعی: ای محبوب با ابروی زیبا، چرا همه به سمت تو جذب می‌شوند؟ این طبیعی است که مانند ماه در شب عید، جذابیت ابروهای تو توجه‌ها را به خود جلب کند.

حاشیه ها

1402/08/09 09:11
یوسف شیردلپور

فوق العاده است این غزل

چه عاشقانه امروز زیر رخت بلوط درمزرع بلوط پیش گوسفندان این شعر راجستم مرور ولذت بردم درحالی که برگ ریزان پاییزی را مشاهده و نوای سه تار استاد پرویز مشکاتیان صدای بلند ملکوتی استاد شجریان را باجان ودل گوش میکردم تا این متن بماند یادگاری ✋✋💐💐

1403/12/01 21:03
بردیا

زیبا