شمارهٔ ۸۱
یا تمنای وصال تو مرا خواهد کشت
یا تماشای جمال تو مرا خواهد کشت
باز در جلوه ناز آمده ای همچو نهال
جلوه ناز نهال تو مرا خواهد کشت
روز وصلست، تو در کشتن من تیغ مکش
که شب هجر خیال تو مرا خواهد کشت
چند پرسی که: ترا زار کشم یا نکشم؟
جهد کن، ور نه خیال تو مرا خواهد کشت
شاه من، تا بکی این سر کشی و حشمت و ناز؟
وه! که این جاه و جلال تو مرا خواهد کشت
گم شدی باز، هلالی، بخیال دهنش
این خیالات محال تو مرا خواهد کشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا تمنای وصال تو مرا خواهد کشت
یا تماشای جمال تو مرا خواهد کشت
هوش مصنوعی: یا آرزوی وصال تو مرا از پا در میآورد، یا تماشای زیبایی تو روح مرا به لب میرساند.
باز در جلوه ناز آمده ای همچو نهال
جلوه ناز نهال تو مرا خواهد کشت
هوش مصنوعی: تو همچون نهالی زیبا و دلربا دوباره در نظر من ظاهر شدهای و این زیباییات چنان مرا تحت تاثیر قرار داده که میتواند به حسرت و اندوه من منجر شود.
روز وصلست، تو در کشتن من تیغ مکش
که شب هجر خیال تو مرا خواهد کشت
هوش مصنوعی: روز وصالی است و اگر با من قهر کنی و به من آسیب برسانی، باید بدان که شب دوری و غم خُود را فراموش نمیکنم و این غم مرا از پای درخواهد آورد.
چند پرسی که: ترا زار کشم یا نکشم؟
جهد کن، ور نه خیال تو مرا خواهد کشت
هوش مصنوعی: چند بار سوال میکنی که آیا من را ناراحت کنم یا نه؟ تلاش کن وگرنه فکر تو باعث آزار من خواهد شد.
شاه من، تا بکی این سر کشی و حشمت و ناز؟
وه! که این جاه و جلال تو مرا خواهد کشت
هوش مصنوعی: ای پادشاه من، تا کی باید به خود بزرگبینی و تجملات و ناز و نعمت ادامه دهی؟ آه! این شکوه و عظمت تو مرا به شدت آزار میدهد.
گم شدی باز، هلالی، بخیال دهنش
این خیالات محال تو مرا خواهد کشت
هوش مصنوعی: باز هم گم شدی، هلالی! با خیال دهنش، این افکار باطل تو، مرا به کشتن خواهد رساند.

هلالی جغتایی