شمارهٔ ۷۸
در مجلس اگر او نظری با دگری داشت
دانند حریفان که در آن هم نظری داشت
هر لاله، که با داغ دل از خاک برآمد
دیدم که: ز سودای تو پر خون جگری داشت
امروز سر زلف تو آشفته چرا بود؟
گویا ز پریشانی دلها خبری داشت
فریاد! که رفت از سرم آن سرو، که عمری
من خاک رهش بودم و بر من گذری داشت
با جام و قدح عزم چمن کرد، چو نرگس
هر کس که درین روز بکف سیم و زری داشت
زین مرحله آهنگ عدم کرد هلالی
مانند غریبی، که هوای سفری داشت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در مجلس اگر او نظری با دگری داشت
دانند حریفان که در آن هم نظری داشت
هوش مصنوعی: اگر در جمع، او نظری با کسی دیگر داشته باشد، دیگران میفهمند که او در آن موضوع هم با آنها همنظر است.
هر لاله، که با داغ دل از خاک برآمد
دیدم که: ز سودای تو پر خون جگری داشت
هوش مصنوعی: هر لالهای که از خاک با درد دل و غم به وجود آمده، نشان میدهد که در دلش به یاد تو، رنج و اندوه بسیاری دارد.
امروز سر زلف تو آشفته چرا بود؟
گویا ز پریشانی دلها خبری داشت
هوش مصنوعی: امروز چرا موهای تو به هم ریخته است؟ به نظر میرسد که از بیقراری دلها چیزی شنیدهای.
فریاد! که رفت از سرم آن سرو، که عمری
من خاک رهش بودم و بر من گذری داشت
هوش مصنوعی: فریاد بزن! که آن معشوقه زیبا که سالها به او عشق میورزیدم و همیشه آرزو داشتم یک بار هم او را ببینم، از زندگیام رفته است.
با جام و قدح عزم چمن کرد، چو نرگس
هر کس که درین روز بکف سیم و زری داشت
هوش مصنوعی: هر کس که در این روز به جام و فنجان دست پیدا کند و عزم گشت و گذار در باغ و چمن را داشته باشد، مانند نرگس زیبا و شگفتانگیز خواهد بود.
زین مرحله آهنگ عدم کرد هلالی
مانند غریبی، که هوای سفری داشت
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به حالتی اشاره دارد که مانند یک هلال، احساس دوری و بیگانگی دارد و مشغول فکر به سفری است که در پیش رو دارد. این وضعیت، حس عدم و جدایی را در او ایجاد کرده است.
حاشیه ها
1396/07/03 17:10
mehdi
این غزل توسط استاد ایرج (حسین خواجه امیری) در بیات ترک خیلی عالی اجرا شده ....
1399/04/30 21:06
محسن
بیت اول به طریق دیگری توسط استاد ایرج خوانده شده است:
در مجلس اگر با منمسکین نظری داشت
دانند حریفان که در او هم نظری بود

هلالی جغتایی