گنجور

شمارهٔ ۴۰۲

آخر، ای شوخ، دل از جور تو غمگین تا کی؟
وین جفاهای تو بر عاشق مسکین تا کی؟
گریه تلخ مرا کشت، بگو، بهر خدا
که: ترا باد گران خنده شیرین تا کی؟
بی سبب چشم ترا خشم بمردم تا چند؟
بی جهت گوشه ابروی ترا چین تا کی؟
رفتنت شیوه و دیر آمدنت آیینست
آمد و رفت باین شیوه و آیین تا کی؟
تو سرناز برآورده بشوخی همه روز
ما ز دردت سر اندوه ببالین تا کی؟
گاه از دوست غمی، گاه ز دشمن المی
غم آن چند کشیم و الم این تا کی؟
خشم و کین تو دل و جان هلالی را سوخت
آه! تا چند بود خشم تو و کین تا کی؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آخر، ای شوخ، دل از جور تو غمگین تا کی؟
وین جفاهای تو بر عاشق مسکین تا کی؟
هوش مصنوعی: به چه زمانی می‌توانم از درد دل به خاطر نامهربانی‌های تو خلاص شوم؟ و این رفتارهای ستمگرانه تو با عاشق بیچاره تا کی ادامه خواهد داشت؟
گریه تلخ مرا کشت، بگو، بهر خدا
که: ترا باد گران خنده شیرین تا کی؟
هوش مصنوعی: گریه‌ی دردناک من به من آسیب زد، لطفاً به خاطر خدا بگو که این شادی و خنده‌ی سنگین تو تا کی ادامه خواهد داشت؟
بی سبب چشم ترا خشم بمردم تا چند؟
بی جهت گوشه ابروی ترا چین تا کی؟
هوش مصنوعی: چرا بدون دلیل به من خشم می‌ورزی؟ تا چه زمانی بی‌جهت در ابروی تو نشانه‌هایی از ناراحتی وجود دارد؟
رفتنت شیوه و دیر آمدنت آیینست
آمد و رفت باین شیوه و آیین تا کی؟
هوش مصنوعی: رفتن تو یک روش است و دیر رسیدنت یک سنت. تا کی باید به این روش و سنت ادامه دهیم؟
تو سرناز برآورده بشوخی همه روز
ما ز دردت سر اندوه ببالین تا کی؟
هوش مصنوعی: تو به زیبایی خود افتخار کن و با شوخ‌طبعی زندگی کن، اما ما هر روز به خاطر درد و غم تو، بر روی بالین‌مان غمگین هستیم. این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت؟
گاه از دوست غمی، گاه ز دشمن المی
غم آن چند کشیم و الم این تا کی؟
هوش مصنوعی: گاهی از دوست غم و رنجی داریم و گاهی نیز از دشمن، این درد و رنج را چه زمانی باید تحمل کنیم؟
خشم و کین تو دل و جان هلالی را سوخت
آه! تا چند بود خشم تو و کین تا کی؟
هوش مصنوعی: خشم و کینه تو دل و جان هلالی را از بین برد و او را به شدت اذیت کرد. تا کی باید شاهد خشم و کینه‌ات باشیم؟