شمارهٔ ۴۰
گر دعای دردمندان مستجابست، ای حبیب
از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
درد بیماری و اندوه غریبی مشکلست
وای مسکینی که هم بیمار باشد هم غریب!
سر ببالینم ز درد هجر، نزدیک آمدست
کز سر بالین من شرمنده برخیزد طبیب
دیگران دارند هر یک صد امید از خوان وصل
من ز درد بی نصیبی چند باشم بی نصیب؟
ای صبا، جهدی کن و بگشا نقاب غنچه را
تا کی از دیدار گل محروم باشد عندلیب؟
زان دهان کام منست و هست پنهان زیر لب
چشم میدارم که کام من برآید عنقریب
چون هلالی بی مه رویت ز جان سیر آمدم
کس مباد از خوان وصل ماهرویان بی نصیب!
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر دعای دردمندان مستجابست، ای حبیب
از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
هوش مصنوعی: اگر دعای بیمارانی که در درد و رنج هستند، مورد اجابت قرار بگیرد، ای دوست، از خدا هیچ چیزی جز مرگ رقیب را نخواهم خواست.
درد بیماری و اندوه غریبی مشکلست
وای مسکینی که هم بیمار باشد هم غریب!
هوش مصنوعی: درد بیماری و غم تنهایی واقعاً سخت و طاقتفرساست. فردی که هم بیمار است و هم تنهایی را تجربه میکند، در وضعیتی بسیار دشوار قرار دارد.
سر ببالینم ز درد هجر، نزدیک آمدست
کز سر بالین من شرمنده برخیزد طبیب
هوش مصنوعی: با درد دوری، سرم را روی بالشم گذاشتهام و نزدیک است که دکتر از کنار من برخیزد و شرمنده شود.
دیگران دارند هر یک صد امید از خوان وصل
من ز درد بی نصیبی چند باشم بی نصیب؟
هوش مصنوعی: دیگران هر کدام به امیدهایی از وصال و نزدیکی با من دل میسپارند، اما من به خاطر دوری و محرومیت از آن، نمیدانم چند بار باید از این بینصیبی رنج ببرم.
ای صبا، جهدی کن و بگشا نقاب غنچه را
تا کی از دیدار گل محروم باشد عندلیب؟
هوش مصنوعی: ای نسیم، تلاش کن و پرده غنچه را کنار بزن تا چه زمانی بلبل از دیدار گل محروم بماند؟
زان دهان کام منست و هست پنهان زیر لب
چشم میدارم که کام من برآید عنقریب
هوش مصنوعی: از آن دهان که لذتهای من در آن نهفته است، با وجود اینکه بهطور مخفیانه زیر لب چیزی میگویم، چشم به راه هستم که به زودی آرزوهای من برآورده شود.
چون هلالی بی مه رویت ز جان سیر آمدم
کس مباد از خوان وصل ماهرویان بی نصیب!
هوش مصنوعی: به مانند هلالی که بدون ماه است، من از عشق تو سیر و خسته شدهام. کسی نباشد که از مهمانی زیبارویان بیبهره بماند!