شمارهٔ ۳۹۵
دلا، رفت آنکه: وصل دلستانی داشتم روزی
نشاید زنده بود اکنون که: جانی داشتم روزی
ز من پرسید شرح قصه یعقوب و یوسف را
که پیر عشقم و عشق جوانی داشتم روزی
ز جورت این زمان افسانه ای دارم، خوش آن حالت
که از لطف تو هر جا داستانی داشتم روزی
خدا را، چاره ای کن، پیش ازان روزی که بعد از من
بصد افسوس گویی: ناتوانی داشتم روزی
چه بر من طعنه بی خانمانی می زنی، ناصح؟
من بی خانمان هم خانمانی داشتم روزی
دهن پر گفتگوی شوق و نتوان دم زدن با او
مرا، یارب، چه شد؟ من خود زبانی داشتم روزی
هلالی، می رسد آهم بماه آسمان شبها
بیاد آنکه: ماه مهربانی داشتم روزی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلا، رفت آنکه: وصل دلستانی داشتم روزی
نشاید زنده بود اکنون که: جانی داشتم روزی
هوش مصنوعی: ای دل، زمانی بود که وصالی با معشوق داشتم، اما اکنون که روزگار گذشت و دیگر نمیتوانم بگویم که هنوز زندهام.
ز من پرسید شرح قصه یعقوب و یوسف را
که پیر عشقم و عشق جوانی داشتم روزی
هوش مصنوعی: از من درباره داستان یعقوب و یوسف پرسید، که من در جوانی عشقی داشتم و باید بگویم که آن عشق، مانند عشق پیرم بود.
ز جورت این زمان افسانه ای دارم، خوش آن حالت
که از لطف تو هر جا داستانی داشتم روزی
هوش مصنوعی: این روزها داستانی از زیبایی تو دارم، چه خوب است که به لطف تو در هر جا که رفتم، داستانی از تو داشتهام.
خدا را، چاره ای کن، پیش ازان روزی که بعد از من
بصد افسوس گویی: ناتوانی داشتم روزی
هوش مصنوعی: از خدا بخواه که قبل از آن روزی که بعد از من تنها حسرت خواهم خورد و افسوس میزنم، برایم راه حلی قرار دهد. روزی که بگویم بینوا و ضعیف بودم.
چه بر من طعنه بی خانمانی می زنی، ناصح؟
من بی خانمان هم خانمانی داشتم روزی
هوش مصنوعی: ای ناصح، تو چه طور به من که بیخانمان هستم طعنه میزنی؟ من روزی خانه و خانوادهای داشتم.
دهن پر گفتگوی شوق و نتوان دم زدن با او
مرا، یارب، چه شد؟ من خود زبانی داشتم روزی
هوش مصنوعی: دلم پر از شوق و گفتوگو است، اما نمیتوانم با او حرف بزنم. خدایا، چرا این طور شده؟ روزگاری بود که من خودم توانایی صحبت کردن داشتم.
هلالی، می رسد آهم بماه آسمان شبها
بیاد آنکه: ماه مهربانی داشتم روزی
هوش مصنوعی: در شبهای آسمانی، صدای آه من همچون هلال ماه به گوش میرسد و مرا به یاد کسی میاندازد که روزگاری در کنارم بود و به من محبت میکرد.