گنجور

شمارهٔ ۳۸۸

ای شهسوار حسن، بمیدان خوش آمدی
از جلوه های ناز خرامان خوش آمدی
خواهم چو مور بوسه زنم پای توسنت
گویم که: ای سفیر سلیمان، خوش آمدی
ای من غلام سرو قد خوش خرام تو
کامروز همچو سرو خرامان خوش آمدی
یک بار اگر بخاک هلالی قدم نهی
گوید هزار بار که: ای جان خوش آمدی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شهسوار حسن، بمیدان خوش آمدی
از جلوه های ناز خرامان خوش آمدی
هوش مصنوعی: ای دلیر و زیبا، خوش آمدی به میدان. تو با ناز و آرامش دلربایت به اینجا آمده‌ای.
خواهم چو مور بوسه زنم پای توسنت
گویم که: ای سفیر سلیمان، خوش آمدی
هوش مصنوعی: می‌خواهم مانند یک مورچه بوسه بزنم به پای تو و بگویم: ای نماینده سلیمان، خوش آمدی.
ای من غلام سرو قد خوش خرام تو
کامروز همچو سرو خرامان خوش آمدی
هوش مصنوعی: ای تو، که من بنده‌ی زیبایی و زیبایی‌ات مانند سرو است، امروز با زیبایی و وجدی که داری، به اینجا آمده‌ای.
یک بار اگر بخاک هلالی قدم نهی
گوید هزار بار که: ای جان خوش آمدی
هوش مصنوعی: اگر یک بار به خاک هلالی پا بگذاری، آن خاک هزار بار به تو خواهد گفت: عزیزم، خوش آمدی.