گنجور

شمارهٔ ۳۸۷

رفتی، ای ماه، که از مهر وفا می‌کردی
کاش! می‌بودی و صدگونه جفا می‌کردی
از تو روزی که به صد درد جدا می‌گشتم
کاشکی! بند من از بند جدا می‌کردی
کارم از چاره گذشتست، طبیبا، برخیز
پیش ازین درد مرا کاش! دوا می‌کردی
یارب، آن روز کجا شد که تو از گوشه چشم
گاه‌گاهی نظری جانب ما می‌کردی؟
شاه خوبانی و فکر من و درویشت نیست
وه! چه می‌بود که پروای گدا می‌کردی؟
چون ترا طاقت آزار نبودست، ای دل
میل خوبان دل‌آزار چرا می‌کردی؟
ای خوش آن روز، هلالی، که به خلوتگه ناز
یار دشنام تو می‌گفت و دعا می‌کردی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتی، ای ماه، که از مهر وفا می‌کردی
کاش! می‌بودی و صدگونه جفا می‌کردی
هوش مصنوعی: ای ماه، تو رفتی و دلم را از مهر و محبتت خالی کردی، ای کاش هنوز بودی تا با انواع ناملایمات و بی‌وفایی‌هایم را آزمایش کنی.
از تو روزی که به صد درد جدا می‌گشتم
کاشکی! بند من از بند جدا می‌کردی
هوش مصنوعی: زمانی که از تو به خاطر دردهای زیاد به دور افتادم، ای کاش تو مرا از این زنجیره‌ها آزاد می‌کردی.
کارم از چاره گذشتست، طبیبا، برخیز
پیش ازین درد مرا کاش! دوا می‌کردی
هوش مصنوعی: کار من از راه حل‌ها گذشته است، ای طبیب، برخیز قبل از آنکه این درد من بیشتر شود! ای کاش دارویی برای من تجویز می‌کردی.
یارب، آن روز کجا شد که تو از گوشه چشم
گاه‌گاهی نظری جانب ما می‌کردی؟
هوش مصنوعی: ای خدا، آن روز کجا رفته که تو گهگاهی از گوشه چشمت نگاهی به ما می‌انداختی؟
شاه خوبانی و فکر من و درویشت نیست
وه! چه می‌بود که پروای گدا می‌کردی؟
هوش مصنوعی: ای شاه خوبان، تو نه به فکرم هستی و نه به حال درویش. آه! چه می‌شد اگر نگران حال گدا نیز بودی؟
چون ترا طاقت آزار نبودست، ای دل
میل خوبان دل‌آزار چرا می‌کردی؟
هوش مصنوعی: وقتی که تحمل آزار و درد را نداری، چرا دل به عشق و زیبایی‌هایی می‌سپاری که خودشان آزاردهنده‌اند؟
ای خوش آن روز، هلالی، که به خلوتگه ناز
یار دشنام تو می‌گفت و دعا می‌کردی
هوش مصنوعی: روز خوشی را تصور کن که عشق تو در تنهایی خود به بی‌ادبی‌های تو اشاره می‌کند و تو در پاسخ، دعا و آرزو برای او می‌کنی.