گنجور

شمارهٔ ۳۸۶

بر من، ای شوخ، ستم‌ها کردی
بارک الله! که: کرم‌ها کردی
کاشکی! حال من از من پرسی
تا بگویم: چه ستم‌ها کردی
من به راهت قدم از سر کردم
تو سرم خاک قدم‌ها کردی
ساقیا، وقت تو خوش باد مدام!
که به می چاره غم‌ها کردی
گرچه کشتی چو هلالی ما را
فارغ از جمله الم‌ها کردی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر من، ای شوخ، ستم‌ها کردی
بارک الله! که: کرم‌ها کردی
هوش مصنوعی: ای شوخ، بر من سختی‌ها و ظلم‌ها روا داشتی، ولی خوشا به حالت که لطف و محبت هم به من کردی!
کاشکی! حال من از من پرسی
تا بگویم: چه ستم‌ها کردی
هوش مصنوعی: ای کاش حال من را از خودم می‌پرسیدی تا بگویم چه ظلم‌ها و ناراحتی‌ها بر من رفته است.
من به راهت قدم از سر کردم
تو سرم خاک قدم‌ها کردی
هوش مصنوعی: من برای رسیدن به تو از همه چیز گذشته‌ام، اما تو با پای خود بر سر من خاک می‌افکنی.
ساقیا، وقت تو خوش باد مدام!
که به می چاره غم‌ها کردی
هوش مصنوعی: ای ساقی، همیشه خوش باش! زیرا تو با شراب، غم‌ها را درمان می‌کنی.
گرچه کشتی چو هلالی ما را
فارغ از جمله الم‌ها کردی
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مانند یک هلالی، کشتی ما را از تمام دردها و مشکلات رها کردی،