شمارهٔ ۳۷۸
امشب تو باز چشم و چراغ که بودهای؟
جانم بسوخت، مرهم داغ که بودهای؟
ای باغ نوشکفته کجا رفتهای چو ابر؟
ای سرو نورسیده به باغ که بودهای؟
من چون چراغ چشم به راه تو داشتم
ای نور هردو دیده چراغ که بودهای؟
دارم هزار تفرقه در گوشه فراق
کز فارغان بزم فراغ که بودهای؟
ای گل که جان ز بوی خوشت تازه میشود،
مردم ز رشک، عطر دماغ که بودهای؟
باز این غبار چیست، هلالی، به روی تو؟
در کوی مهوشان به سراغ که بودهای؟
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امشب تو باز چشم و چراغ که بودهای؟
جانم بسوخت، مرهم داغ که بودهای؟
هوش مصنوعی: امشب دوباره تو کجا بودی که روشنی چشمان من را از دست دادی؟ قلبم آتش گرفته، چه کسی مرهم این درد بوده است؟
ای باغ نوشکفته کجا رفتهای چو ابر؟
ای سرو نورسیده به باغ که بودهای؟
هوش مصنوعی: ای باغ تازه شکفته، کجا رفتهای مانند ابر؟ ای سرو جوان در باغ، تو چه کسی بودهای؟
من چون چراغ چشم به راه تو داشتم
ای نور هردو دیده چراغ که بودهای؟
هوش مصنوعی: من مانند چراغی منتظر تو بودم، ای نوری که برای هر دو چشمم هستی، حالا تو چه کسی بودی که همان چراغ باشی؟
دارم هزار تفرقه در گوشه فراق
کز فارغان بزم فراغ که بودهای؟
هوش مصنوعی: در گوشه زندگیام، دچار هزاران جدایی و دوری هستم. از کسانی که در مهمانی راحتی بیخیال و شاداب بودند، از تو اینجا خبری نیست.
ای گل که جان ز بوی خوشت تازه میشود،
مردم ز رشک، عطر دماغ که بودهای؟
هوش مصنوعی: ای گل، بویی که تو داری جانها را تازه میکند. حالا بگو، مردم به خاطر حسادتشان به بوی تو، چه کسی به دنیا آوردهات؟
باز این غبار چیست، هلالی، به روی تو؟
در کوی مهوشان به سراغ که بودهای؟
هوش مصنوعی: این غبار چیست که بر چهره تو نشسته است، هلالی؟ در محله محبوبان به دنبال چه کسی بودهای؟