گنجور

شمارهٔ ۳۷۶

کشیده‌ای می و بالای منظر آمده‌ای
تو آفتابی و امروز خوش برآمده‌ای
چو گل، به روی عرق کرده، می‌رسی از راه
بیا، بیا، که عجب تازه و تر آمده‌ای!
بیا، که خیزم و از شوق در برت گیرم
که نخل باغ جهانی و در بر آمده‌ای
سرآمدند به خوبی همه بتان، لیکن
تو نور چشمی و از جمله بر سر آمده‌ای
چه لطف آمدن و رفتنت خوشست! ای یار
که رفته‌ای و ز هربار خوش‌تر آمده‌ای
به خنده شکرین و عبارت شیرین
هزار بار به از شیر و شکر آمده‌ای
ز پرتو تو هلالی کنون رسد به کمال
که آفتابی و خوش در برابر آمده‌ای

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کشیده‌ای می و بالای منظر آمده‌ای
تو آفتابی و امروز خوش برآمده‌ای
هوش مصنوعی: تو جام می‌نوشیده‌ای و از بالا به ما نگاه می‌کنی، همچون آفتابی که امروز به زیبایی و روشنی درخشیده است.
چو گل، به روی عرق کرده، می‌رسی از راه
بیا، بیا، که عجب تازه و تر آمده‌ای!
هوش مصنوعی: وقتی که تو به مانند گل با چهره‌ای عرق کرده و تازه به اینجا می‌رسی، به راه بیا و بیا، زیرا تو خیلی نو و شاداب به نظر می‌رسی!
بیا، که خیزم و از شوق در برت گیرم
که نخل باغ جهانی و در بر آمده‌ای
هوش مصنوعی: بیا که من از شوق تو برخیزم و تو را در آغوش بگیرم، زیرا تو همچون نخل زیبای باغ دنیا هستی که در آغوشم آمده‌ای.
سرآمدند به خوبی همه بتان، لیکن
تو نور چشمی و از جمله بر سر آمده‌ای
هوش مصنوعی: همه معشوق‌ها زیبا و دلربا هستند، اما تو مانند نور چشم من هستی و از همه آن‌ها برجسته‌تر هستی.
چه لطف آمدن و رفتنت خوشست! ای یار
که رفته‌ای و ز هربار خوش‌تر آمده‌ای
هوش مصنوعی: آمدن و رفتن تو چه لطفی دارد! ای دوست، تو که رفته‌ای هر بار خوش‌تر از قبل به سراغم آمده‌ای.
به خنده شکرین و عبارت شیرین
هزار بار به از شیر و شکر آمده‌ای
هوش مصنوعی: تو با لبخند دلنشین و گفتار شیرینت هزاران بار بهتر از شیر و شکر هستی.
ز پرتو تو هلالی کنون رسد به کمال
که آفتابی و خوش در برابر آمده‌ای
هوش مصنوعی: به خاطر نور تو، هلالی به کمال رسیده است، زیرا تو همچون خورشیدی زیبا و خوش‌رو در برابر من ظاهر شده‌ای.