شمارهٔ ۳۶۰
کیست آن سرو روان؟ کز ناز دامن بر زده
جامه گلگون کرده و آتش بعالم در زده
کرده هر شب ز آتش حسرت دل ما را کباب
با حریفان دگر تا صبح دم ساغر زده
وصف قد نازکش، گر راست میپرسی ز من
سرو آزادیست کز باغ لطافت سر زده
خواب چون آید؟ که شبها بر دل ما تا سحر
هر زمان زنجیر زلفش حلقه ای دیگر زده
خط او بر برگ نسرین گرد مشک آمیخته
خال او بر صفحه گل نقطه از عنبر زده
چشم خونریزش، که دارد هر طرف مژگان تیز
هست قصابی، که بر دور میان خنجر زده
تلخم آید بر لب شیرین او نام رقیب
زانکه بهر کشتنم زهریست در شکر زده
باد، گویا، بی گل رویش، چو من دیوانه شد
ورنه خود را از چه رو بر خاک و خاکستر زده؟
تا هلالی کرد روی زرد خود فرش رهش
توسن او گاه جولان نعلها بر زر زده
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کیست آن سرو روان؟ کز ناز دامن بر زده
جامه گلگون کرده و آتش بعالم در زده
هوش مصنوعی: چه کسی است آن شخصی که مانند سرو در حال حرکت است؟ او از زیباییاش لباس گل رنگی پوشیده و با جذبهاش در جهان شوری ایجاد کرده است.
کرده هر شب ز آتش حسرت دل ما را کباب
با حریفان دگر تا صبح دم ساغر زده
هوش مصنوعی: هر شب، دل ما را از شدت حسرت به آتش میکشد و با دوستان دیگر تا صبح به نوشیدن مشغول است.
وصف قد نازکش، گر راست میپرسی ز من
سرو آزادیست کز باغ لطافت سر زده
هوش مصنوعی: اگر واقعاً میخواهی از من بپرسی، باید بگویم که نشانی از زیبایی و زیباییاش مانند سرو آزاد است که از باغ لطافت و نرمی سر برآورده است.
خواب چون آید؟ که شبها بر دل ما تا سحر
هر زمان زنجیر زلفش حلقه ای دیگر زده
هوش مصنوعی: وقتی خواب به سراغ ما میآید که شبها بر دل ما زنجیرهای زلف معشوق تا سحر و هر لحظه حلقه تازهای میزند.
خط او بر برگ نسرین گرد مشک آمیخته
خال او بر صفحه گل نقطه از عنبر زده
هوش مصنوعی: خط زیبای او بر روی برگ گل نسرین همچون مشک خوشبو است و نشانههای او بر سطح گل مانند نقطهای از عطر خوش عَنبر جلوهگر است.
چشم خونریزش، که دارد هر طرف مژگان تیز
هست قصابی، که بر دور میان خنجر زده
هوش مصنوعی: چشمی که اشک میریزد و مژگانش مانند تیغ تیز است، شبیه یک قصاب است که با دقت و مهارت در حال بریدن است.
تلخم آید بر لب شیرین او نام رقیب
زانکه بهر کشتنم زهریست در شکر زده
هوش مصنوعی: نام رقیب بر زبان شیرین او تلخ است، چونکه آن نام مانند زهر، در شکری که میچشم، وجود دارد و بر جانم تاثیر میگذارد.
باد، گویا، بی گل رویش، چو من دیوانه شد
ورنه خود را از چه رو بر خاک و خاکستر زده؟
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که باد، مانند من که دیوانهام، به خاطر نبود گل بر چهرهاش دچار بیقراری شده است. ولی چرا باید خود را بر خاک و خاکستر بیفکند؟
تا هلالی کرد روی زرد خود فرش رهش
توسن او گاه جولان نعلها بر زر زده
هوش مصنوعی: زمانی که هلال ماه روی چهره زردش را تزیین کرد، اسبش در مسیر حرکت میکند و سمهایش بر زمین طلا رد میزند.