گنجور

شمارهٔ ۳۵۹

جان من، گاهی سخن کن ز آن لب و کامی بده
ور سخن با عاشقان حیفست، دشنامی بده
چون دل از دست تو بی آرام شد، بهر خدا
بر دلم دستی نه و یک لحظه آرامی بده
میکنم پیش تو عرض حال بی سامان دل
گر توانی قصه او را سرانجامی بده
ساقیا، از آتش دل شعله در جانم فتاد
تا زنم آبی بر آتش، لطف کن، جامی بده
تا تو را فارغ شود خاطر ز سختی‌های دهر
چند روزی دل به دست نازک اندامی بده
جان من در حسرت آن ساعد سیمین بسوخت
چند سوزی بیدلان را؟ وعده کامی بده
ناصحا، پند تو از طعن هلالی تا به کی؟
ای نکو نام دو عالم، ترک بدنامی بده

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جان من، گاهی سخن کن ز آن لب و کامی بده
ور سخن با عاشقان حیفست، دشنامی بده
هوش مصنوعی: ای جان من، گاهی از آن لب‌هایت صحبت کن و مرا خوشحال کن. اگر صحبت با عاشقان مناسب نیست، پس لااقل برایشان دشنام بده.
چون دل از دست تو بی آرام شد، بهر خدا
بر دلم دستی نه و یک لحظه آرامی بده
هوش مصنوعی: زمانی که دل من از نبودت بی‌قرار و آشفته شده، از تو خواهش می‌کنم که به خاطر خدا، دستی به دل من بگذار و به آن کمی آرامش ببخش.
میکنم پیش تو عرض حال بی سامان دل
گر توانی قصه او را سرانجامی بده
هوش مصنوعی: من در مقابل تو، داستان نابسامان دل خود را بیان می‌کنم، اگر تو قدرتی داری، برای او یک پایان خوب رقم بزن.
ساقیا، از آتش دل شعله در جانم فتاد
تا زنم آبی بر آتش، لطف کن، جامی بده
هوش مصنوعی: ای ساقی، آتش love در دلم شعله‌ور شده است. تا بتوانم با نوشیدنی‌ات بر این آتش آب بریزم و از آن کاهم. لطفاً یک جام به من بده.
تا تو را فارغ شود خاطر ز سختی‌های دهر
چند روزی دل به دست نازک اندامی بده
هوش مصنوعی: برای اینکه ذهنت از مشکلات و سختی‌های زندگی آزاد شود، چند روزی از دل نازک و زیبا بهره‌مند شو.
جان من در حسرت آن ساعد سیمین بسوخت
چند سوزی بیدلان را؟ وعده کامی بده
هوش مصنوعی: جان من به خاطر آرزوی آن بازوی نقره‌ای آتش گرفته است. چند نفر عاشق در این سوز و گرما رنج کشیده‌اند؟ پس وعده‌ای از سرخوشی به من بده!
ناصحا، پند تو از طعن هلالی تا به کی؟
ای نکو نام دو عالم، ترک بدنامی بده
هوش مصنوعی: ای اندرزگویان، تا چه زمانی نصیحت‌های تو را باید بشنویم؟ ای شخص نیکو نام در دو جهان، لطفاً از بدنامی دوری کن.