گنجور

شمارهٔ ۳۵۷

ماییم جا بگوشه می خانه ساخته
خود را حریف ساغر و پیمانه ساخته
آن کس که تاب داده بهم طره ترا
زنجیر بهر عاشق دیوانه ساخته
دل نیست این که در تن افسرده منست
دیوانه ایست جای بویرانه ساخته
دل خانه خداست، چه سازم که کافری
آن خانه را گرفته و بت خانه ساخته؟
ای شمع، پرتوی بهلالی فگن، که او
خود را بسوز عشق تو پروانه ساخته

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماییم جا بگوشه می خانه ساخته
خود را حریف ساغر و پیمانه ساخته
هوش مصنوعی: ما در گوشه‌ای از میخانه نشسته‌ایم و به دنیای خودمان مشغولیم، همدمی نداریم جز جرعه‌ای از شراب و پیمانه‌ای برای نوشیدن.
آن کس که تاب داده بهم طره ترا
زنجیر بهر عاشق دیوانه ساخته
هوش مصنوعی: آن‌که برای عاشق دیوانه، زنجیری از موی تاب‌دار تو درست کرده است.
دل نیست این که در تن افسرده منست
دیوانه ایست جای بویرانه ساخته
هوش مصنوعی: این دل من نیست که در جسم خسته‌ام قرار دارد، بلکه دیوانه‌ای است که در مکان خراب و ویرانی زندگی می‌کند.
دل خانه خداست، چه سازم که کافری
آن خانه را گرفته و بت خانه ساخته؟
هوش مصنوعی: دل من مانند خانه‌ای است که متعلق به خداست. اما چه کنم که بی‌ایمانی آن خانه را اشغال کرده و به جای آن، بت پرستی ساخته است؟
ای شمع، پرتوی بهلالی فگن، که او
خود را بسوز عشق تو پروانه ساخته
هوش مصنوعی: ای شمع، نوری بپاش که با خودش، پروانه‌ای به عشق تو می‌سوزد.