گنجور

شمارهٔ ۳۵۰

باز، ای سوار شوخ، کجا می روی؟ مرو
آه این چه رفتنست؟ چرا می روی؟ مرو
هر دم ز رفتن تو بلای دلست و دین
ای کافر بلا، چه بلا می روی؟ مرو
چین بر جبین فگنده، برون رفتنت خطاست
ای ترک چین، براه خط می روی، مرو
بر عزم گشت خرم و خندان شدی سوار
ای گل، که همچو باد صبا می روی، مرو
دل رفته است و از پی او تند می روی
با آنکه از پی دل ما می روی، مرو
گفتی: برون روم که: هلالی شود هلاک
او خود هلاک شد، تو کجا می روی، مرو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز، ای سوار شوخ، کجا می روی؟ مرو
آه این چه رفتنست؟ چرا می روی؟ مرو
هوش مصنوعی: مستحضر باش که ای سوار جوان، کجا در حال رفتنی؟ نرو! ای کاش که این رفتن چه معنی دارد و چرا می‌خواهی بروی؟ نرو!
هر دم ز رفتن تو بلای دلست و دین
ای کافر بلا، چه بلا می روی؟ مرو
هوش مصنوعی: هر لحظه که تو می‌روی، دل و دینم در درد و رنج است. ای کافر، این درد و بلای تو چگونه است که باز هم می‌روی؟ نرو!
چین بر جبین فگنده، برون رفتنت خطاست
ای ترک چین، براه خط می روی، مرو
هوش مصنوعی: چین و چروک‌هایی که بر پیشانی تو هست، نشان‌دهنده‌ی زیبایی توست. خروج از این زیبایی خطاست، ای دختر زیبای چین! تو در مسیری حرکت می‌کنی که نباید بروی، پس حرکت نکن.
بر عزم گشت خرم و خندان شدی سوار
ای گل، که همچو باد صبا می روی، مرو
هوش مصنوعی: ای گل، تو بر عزم و اراده‌ات سوار شدی و خوشحال و خندان هستی، اما همانند باد صبا به سمت جلو می‌روی، پس خواهش می‌کنم از حرکت باز نایستی و ادامه بده.
دل رفته است و از پی او تند می روی
با آنکه از پی دل ما می روی، مرو
هوش مصنوعی: دل تو از ما رفته و تو به دنبال آن می‌روی، در حالی که خودت نیز از دل ما دور شده‌ای. پس بی‌جهت نرو!
گفتی: برون روم که: هلالی شود هلاک
او خود هلاک شد، تو کجا می روی، مرو
هوش مصنوعی: تو می‌گویی که می‌خواهم بروم تا هلالی بر جای بگذارم، اما خودت در این مسیر نابود می‌شوی. پس تو هم کجا می‌روی؟ نرو!

حاشیه ها

1399/01/05 00:04
مهرداد

در بیت سوم مصرعدوم به نظرم خطا درست است الف ان را جا انداخته اید

1399/06/30 01:08
حسن ابراهیمی

به راه خطا میروی درست است

1403/12/01 23:03
بردیا

به به