شمارهٔ ۳۳۷
روزم از بیم رقیبان نیست ره در کوی او
شب روم، لیکن چه حاصل چون ببینم روی او؟
او بقتلم شاد و من غمگین، که گاه کشتتم
ناگه آزادی نبیند ساعد و بازوی او
دارد آن ابرو کمان پیوسته بر ابرو گره
از گره گویی بهم پیوسته شد ابروی او
من که در پهلوی او خود را نمیخواهم ز رشک
دیگری را چون توانم دید در پهلوی او؟
گرچه بس دورم، ولی هر جا که منزل میکنم
مینشینم رو به کوی یار و خاطر سوی او
ما چو از هر سو به خاک کویش آوردیم رو
بعد ازین روی نیاز ما و خاک کوی او
تا هلالی را فراقت چنگ بزم درد ساخت
ناله دیگر برون میآید از هر موی او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزم از بیم رقیبان نیست ره در کوی او
شب روم، لیکن چه حاصل چون ببینم روی او؟
هوش مصنوعی: من روزم به خاطر ترس از رقبای دیگر نیست، بلکه شب را به کوی محبوب میروم، اما چه فایده وقتی که فقط دیدن چهرهاش را میبینم؟
او بقتلم شاد و من غمگین، که گاه کشتتم
ناگه آزادی نبیند ساعد و بازوی او
هوش مصنوعی: او شاد و خوشحال است و من اندوهگین، چون بارها او را ناگاه کشتهام و او از آزادی دستش به کار نمیآید.
دارد آن ابرو کمان پیوسته بر ابرو گره
از گره گویی بهم پیوسته شد ابروی او
هوش مصنوعی: آن ابروی کمانمانند، همیشه به گونهای دیده میشود که گویی از گرههای پیوسته تشکیل شده است. ابروی او به طرز جالبی به هم پیوسته است.
من که در پهلوی او خود را نمیخواهم ز رشک
دیگری را چون توانم دید در پهلوی او؟
هوش مصنوعی: من که در کنار او نمیخواهم بمانم، چون از حسادت بر دیگران نمیتوانم او را ببینم.
گرچه بس دورم، ولی هر جا که منزل میکنم
مینشینم رو به کوی یار و خاطر سوی او
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که از یارم دور باشم، در هر جایی که توقف کنم، رو به آن مکان مینشینم و یاد او در ذهنم است.
ما چو از هر سو به خاک کویش آوردیم رو
بعد ازین روی نیاز ما و خاک کوی او
هوش مصنوعی: ما وقتی که از هر طرف به خاک کوی تو رو آوردیم، دیگر پس از این فقط روی نیاز ما به خاک کوی تو خواهد بود.
تا هلالی را فراقت چنگ بزم درد ساخت
ناله دیگر برون میآید از هر موی او
هوش مصنوعی: هر چقدر که از هم دور هستیم و جدایی ما را به درد و رنج انداخته است، هنوز صدای ناله عشق و حسرت او از هر مو و جزیی از وجودش به گوش میرسد.

هلالی جغتایی