شمارهٔ ۳۳۳
آنکه رفت امروز و صد دل میرود دنبال او
کاش فردا جان برون آید به استقبال او
بس که همچون سایه خواهم خویش را پامال او
هر کجا او میرود من میروم دنبال او
وه! چه خوش جا کرده است آن خال مشکین بر رخش
کاش بودی مردم چشمم به جای خال او
هر شبی بر آستان بزم آن مه سر نهم
تا چو مست از در برون آید شوم پامال او
فال وصلی میزدم، ناگاه آن مه رخ نمود
آه ای من بندهی روی مبارک فال او
آن نهال سایه پرور سویم استقبال کرد
بر سرم پاینده بادا سایه اقبال او
کار دل عشق تو شد، کارش همین باد و مباد
غیر نام این عمل در نامه اعمال او
بر سر کویش هلالی از رقیبان کمترست
وه که احوال سگان هم بهترست از حال او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنکه رفت امروز و صد دل میرود دنبال او
کاش فردا جان برون آید به استقبال او
هوش مصنوعی: کسی که امروز رفته، دلهایم بهدنبال او میتپد. ای کاش فردا، جانم از بدن خارج شود تا به استقبال او بروم.
بس که همچون سایه خواهم خویش را پامال او
هر کجا او میرود من میروم دنبال او
هوش مصنوعی: من هر جا که او میرود، مانند سایهاش دنبالش میروم و به خاطر محبت و علاقهام حاضر هستم خودم را زیر پای او بگذارم.
وه! چه خوش جا کرده است آن خال مشکین بر رخش
کاش بودی مردم چشمم به جای خال او
هوش مصنوعی: وah! چه زیباست که آن خال تیره بر چهرهاش نشسته است، ای کاش من جای آن خال بودم و در دیدگان دلباختهام جا میگرفتم.
هر شبی بر آستان بزم آن مه سر نهم
تا چو مست از در برون آید شوم پامال او
هوش مصنوعی: هر شب بر درگاه مهمانی آن معشوق سر میزنم تا زمانی که او چون یک فرد مست از در بیرون بیاید و من زیر پای او لگدمال شوم.
فال وصلی میزدم، ناگاه آن مه رخ نمود
آه ای من بندهی روی مبارک فال او
هوش مصنوعی: به دنبال نشانهای از وصل و دیدار معشوق بودم که ناگهان چهره زیبایش در برابر من نمایان شد. آه، من بندهای هستم که به روی نازنین او ارادت دارم.
آن نهال سایه پرور سویم استقبال کرد
بر سرم پاینده بادا سایه اقبال او
هوش مصنوعی: آن درختی که سایهاش مرا حمایت میکند، به من خوشامد گفت. امیدوارم همیشه سایهٔ خوشبختیاش بر سرم باقی بماند.
کار دل عشق تو شد، کارش همین باد و مباد
غیر نام این عمل در نامه اعمال او
هوش مصنوعی: کار دل من عشق تو شده است، و کار دیگر من فقط همین است. هیچ چیز دیگری در پرونده اعمال من جز نام این کار وجود ندارد.
بر سر کویش هلالی از رقیبان کمترست
وه که احوال سگان هم بهترست از حال او
هوش مصنوعی: در کنار خانهاش، تعداد رقیبان نسبت به گذشته کمتر شده است و وای بر حال او که حتی وضعیت سگان هم از او بهتر است.

هلالی جغتایی