گنجور

شمارهٔ ۳۲۴

مردم از درد و نگفتی: دردمند ماست این
دردمندان را نمی پرسی، چه استغناست این؟
سایه بالای آن سرو از سر من کم مباد!
زانکه بر من رحمتی از عالم بالاست این
خواستم کان سرو روزی در کنار آید، ولی
با کجی های فلک هرگز نیاید راست این
جای دل در سینه بود و جای تیرت در دلم
آن ز جا رفتست؟ اما هم چنان برجاست این
اشک گلگون مرا بر چهره هر کس دید گفت:
کز غم گل چهره ای آشفته و شیداست این
گفتمش: فرداست با من وعده وصل تو، گفت:
دل بفردای قیامت نه، که آن فرداست این
بر سر کویش، هلالی، درد عشق خویش را
بیش ازین پنهان مکن، کز چهره ات پیداست این

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردم از درد و نگفتی: دردمند ماست این
دردمندان را نمی پرسی، چه استغناست این؟
هوش مصنوعی: مردم از مشکلات و رنج‌هایشان شکایت می‌کنند، اما تو به آنها توجه نمی‌کنی؛ حال آن که این افراد در درد و رنج هستند و تو به راحتی خودت را از آنها دور کرده‌ای و نمی‌پرسید چرا اینطورند.
سایه بالای آن سرو از سر من کم مباد!
زانکه بر من رحمتی از عالم بالاست این
هوش مصنوعی: سایه‌ی آن سرو همیشه بر سر من باقی باشد! زیرا برای من رحمت و برکت از آسمان نازله است.
خواستم کان سرو روزی در کنار آید، ولی
با کجی های فلک هرگز نیاید راست این
هوش مصنوعی: می‌خواستم روزی آن درخت بلند در کنارم باشد، اما به خاطر انحرافات و ناهماهنگی‌های آسمان، هیچ‌گاه به روال درست بر نخواهد گشت.
جای دل در سینه بود و جای تیرت در دلم
آن ز جا رفتست؟ اما هم چنان برجاست این
هوش مصنوعی: جای دل در سینه است و تیر تو در قلبم، اما آیا آن تیر از جا رفته؟ با این حال، این احساس هنوز در دل من باقی مانده است.
اشک گلگون مرا بر چهره هر کس دید گفت:
کز غم گل چهره ای آشفته و شیداست این
هوش مصنوعی: وقتی که دیگران اشک‌های سرخ مرا روی صورتم دیدند، گفتند که از درد و دل غمگین شده‌ام و چهره‌ام به هم ریخته و پریشان است.
گفتمش: فرداست با من وعده وصل تو، گفت:
دل بفردای قیامت نه، که آن فرداست این
هوش مصنوعی: به او گفتم: فردا قرار دیدارت را دارم، اما او پاسخ داد: دل در انتظار روز قیامت است، نه در انتظار فردای دنیاست، زیرا آن فردا به واقع روزی دیگر است.
بر سر کویش، هلالی، درد عشق خویش را
بیش ازین پنهان مکن، کز چهره ات پیداست این
هوش مصنوعی: در کنار محبوبم، ای هلالی، دیگر نمی‌توانم درد عشق خود را پنهان کنم، زیرا از چهره‌ام مشخص است.