شمارهٔ ۳۱۶
ای قدت نازک نهال جویبار چشم من
لطف کن، برخیز و بنشین بر کنار چشم من
چشم مردم را غبار از گرد میباشد، ولی
میبرد گرد سر کویت غبار چشم من
اشک من هر کس که دید از کار چشمم دست شست
گوشه چشمی گرفت از دست کار چشم من
قطره خون بود کز دل داشت چشمم یادگار
برکنار افتاد اکنون یادگار چشم من
گر بروی من، هلالی، سیل اشک آمد چه شد؟
تا چها آید هنوز از رهگذار چشم من؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای قدت نازک نهال جویبار چشم من
لطف کن، برخیز و بنشین بر کنار چشم من
هوش مصنوعی: ای قامت ظریف و زیبای من، لطفاً بر بلندای نگاه من بنشین و کنار چشمانم قرار بگیر.
چشم مردم را غبار از گرد میباشد، ولی
میبرد گرد سر کویت غبار چشم من
هوش مصنوعی: چشم مردم از گرد و غبار به خاطر محیط آلوده است، اما گرد و غباری که بر سر کوی تو نشسته، چشمان من را پر از درد و نگرانی کرده است.
اشک من هر کس که دید از کار چشمم دست شست
گوشه چشمی گرفت از دست کار چشم من
هوش مصنوعی: هر کسی که اشک من را دید، از زخم دل و درد چشمم آگاه شد. و با یک نگاه مختصر به من فهمید که چه دردی را تحمل میکنم.
قطره خون بود کز دل داشت چشمم یادگار
برکنار افتاد اکنون یادگار چشم من
هوش مصنوعی: قطرهای از خون که نشانهای از دل من بود، از چشمانم به یادگار افتاده و اکنون این یادگار برای من باقی مانده است.
گر بروی من، هلالی، سیل اشک آمد چه شد؟
تا چها آید هنوز از رهگذار چشم من؟
هوش مصنوعی: اگر تو بروی، ای هلالی، اشکهای زیادی از چشمانم سرازیر میشود. چه چیزهای دیگری ممکن است از این چشمانم بگذرد؟

هلالی جغتایی