گنجور

شمارهٔ ۳۱۱

پشت و پناه من بود، دیوار دلبر من
از گریه بر سر افتاد، ای خاک بر سر من!
لیلی کجا و حسنت؟ مجنون کجا و عشقم؟
نه آن مقابل تو، نه این برابر من
من مانده دست بر سر از ناله دل خویش
دل مانده پای در گل از دیده تر من
خوابم چگونه آید؟ کز چشم و دل همه شب
باشد در آب و آتش بالین و بستر من
تاب جفا ندارم، ای وای! اگر ازین پس
ترک ستم نگیرد، ترک ستمگر من
ای باد، اگر ببینی خوبان سرو قد را
عرض نیاز من کن با ناز پرور من
جز کنج غم، هلالی، جای دگر ندارم
من پادشاه عشقم، اینست کشور من

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پشت و پناه من بود، دیوار دلبر من
از گریه بر سر افتاد، ای خاک بر سر من!
هوش مصنوعی: دیوار عشق من، که همیشه حامی و protector من بود، به خاطر اشک‌هایم از بالا به زمین افتاد. وای بر سر من!
لیلی کجا و حسنت؟ مجنون کجا و عشقم؟
نه آن مقابل تو، نه این برابر من
هوش مصنوعی: لیلی و معشوقه‌اش کجا و عشق من کجا؟ هیچ‌کدام در موقعیت هم نیستند؛ نه تو در جایگاه زیبایی‌ات و نه من در جایگاه عشق‌ام.
من مانده دست بر سر از ناله دل خویش
دل مانده پای در گل از دیده تر من
هوش مصنوعی: من با دست بر سر نشسته‌ام و از ناله‌های دل خود در عذابم، دل من مانند کسی است که در گلی غرق شده و چشمانم پر از اشک است.
خوابم چگونه آید؟ کز چشم و دل همه شب
باشد در آب و آتش بالین و بستر من
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم خواب ببینم وقتی که تمام شب چشم و دل من در آتش و آب غوطه‌ور است و بر بستر من آرام نمی‌گیرند؟
تاب جفا ندارم، ای وای! اگر ازین پس
ترک ستم نگیرد، ترک ستمگر من
هوش مصنوعی: من دیگر نمی‌توانم سختی و بی‌مهری را تحمل کنم! اگر بعد از این، ستم از جانب تو قطع نشود، من از ستمگری جدا می‌شوم.
ای باد، اگر ببینی خوبان سرو قد را
عرض نیاز من کن با ناز پرور من
هوش مصنوعی: ای باد، اگر تو خوبان را با قامت بلند می‌بینی، پیام خواهش من را با ناز و ادب به آن‌ها برسان.
جز کنج غم، هلالی، جای دگر ندارم
من پادشاه عشقم، اینست کشور من
هوش مصنوعی: من تنها در کنج غم جای دیگری ندارم. من پادشاه عشق هستم و اینجا سرزمین من است.

حاشیه ها

1396/09/03 10:12
خسرو

به نظر میاد در دومورد که به شکل زیر تغییر دادم درست تر باشه
ای سیل اشک، خاک وجودم به آب ده
تا بر دل کسی ننشیند غبار من
و
گفتی: برو، هلالی و صبر اختیار کن
وه! چون روم؟ که نیست بدست اختیار من

1397/10/08 20:01
شریف

با سلام و احترام
عزیزان دست اندرکار گنجور دقت بفرمایند این صفحه دو غزل با هم ادغام شده ،هم وزن و هم قافیه و هم آمدن نام شاعر در بیت هفتم و بیت آخر مشخصه این دو غزل به اشتباه به دنبال هم آمده ، مقتضی است جهت پیشگیری از اشتباه سایر خوانندگان اصلاح گردد. جالب است بقیه سایتها هم از این سایت کپی کرده و آنها هم دقت نکرده اند.
با آرزوی توفیق

1398/02/21 12:04
آرمین عبدالحسینی

از بیت 1-7 یک غزل است که بر وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن آمده است.
از بیت 8-13 یک غزل دیگر است که بر وزن : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن آمده است