گنجور

شمارهٔ ۲۹۳

ای پریچهره من، چند نشینی بکسان؟
دامن چون تو گلی حیف که گیرند خسان!
ماه من، چند باغیار کنی هم نفسی؟
تیره شد آینه لطف تو زین هم نفسان
پیش هر سفله بشیرین سخنی لب مگشا
شکرستان تو حیفست بکام مگسان
تکیه بر عشق جوانان هوسناک مکن
که بغیر از هوسی نیست درین بوالهوسان
سوخت بیچاره هلالی ز جفاهای رقیب
چاره اش وصل حبیبست، خدایا، برسان!

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای پریچهره من، چند نشینی بکسان؟
دامن چون تو گلی حیف که گیرند خسان!
هوش مصنوعی: ای زیبای دل‌ربا، چه مدت می‌خواهی در کنار دیگران بگذرانی؟ دامن تو مانند گل است و حیف است که در دست افراد نادان بیفتد!
ماه من، چند باغیار کنی هم نفسی؟
تیره شد آینه لطف تو زین هم نفسان
هوش مصنوعی: ماه من، چقدر می‌خواهی با دیگران هم‌صحبت شوی؟ زیبایی تو به خاطر این همراهی‌ها کم‌رنگ شده است.
پیش هر سفله بشیرین سخنی لب مگشا
شکرستان تو حیفست بکام مگسان
هوش مصنوعی: در حضور هر انسان کم‌ارزشی، زبان را بر روی شیرینی‌ها نبازید؛ زیرا خوشی‌های شما شایسته‌تر از آن است که به خواسته‌های مگس‌ها توجه کنید.
تکیه بر عشق جوانان هوسناک مکن
که بغیر از هوسی نیست درین بوالهوسان
هوش مصنوعی: به عشق جوانان بی‌تجربه اعتماد نکن، زیرا آنها جز هوسرانی چیزی از خود ندارند.
سوخت بیچاره هلالی ز جفاهای رقیب
چاره اش وصل حبیبست، خدایا، برسان!
هوش مصنوعی: هلالی به شدت از ظلم و ستم رقیب رنج می‌برد و تنها راه نجات او وصال محبوبش است. خداوند، لطفاً این وصال را به او برسان!