گنجور

شمارهٔ ۲۸۸

ای گل، از شکل تو با ناز و خرامت گویم
هر چه گویم همه داری، ز کدامت گویم؟
تو پری، یا ملکی؟ یا مه اوج فلکی؟
حیرتم سوخت، ندانم، بچه نامت گویم؟
قد برافراختی و سرو بلندت گفتم
رخ برافروز، که تا ماه تمامت گویم
کی توانم که: کنم پیش تو آغاز کلام؟
من که هرگز نتوانم که سلامت گویم
در مقامی که دم از افسر جمشید زنند
بنده از خاک کف پای غلامت گویم
پاسبان ساز بدین دولت بیدار مرا
تا غم خود همه شب با در و بامت گویم
ساقیا، جام بکف هوش هلالی بردی
یارب! از جام لبت یا لب جامت گویم؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گل، از شکل تو با ناز و خرامت گویم
هر چه گویم همه داری، ز کدامت گویم؟
هوش مصنوعی: ای گل، من از زیبایی و ناز تو حرف می‌زنم، اما هر چه بگویم، تو زنده و موجودی. از کدام ویژگی تو صحبت کنم؟
تو پری، یا ملکی؟ یا مه اوج فلکی؟
حیرتم سوخت، ندانم، بچه نامت گویم؟
هوش مصنوعی: آیا تو پری هستی یا فرشته‌ای؟ یا اینکه ماه زیبای آسمان؟ من در شگفتم و نمی‌دانم چه نامی برای تو بگذارم.
قد برافراختی و سرو بلندت گفتم
رخ برافروز، که تا ماه تمامت گویم
هوش مصنوعی: تو قامت بلندی داری و زیبایی‌ات به قدری است که می‌خواهم بگویم چهره‌ات را بیشتر نمایان کن تا بتوانم به تو حسادت کنم و تو را با ماه تمام مقایسه کنم.
کی توانم که: کنم پیش تو آغاز کلام؟
من که هرگز نتوانم که سلامت گویم
هوش مصنوعی: کسی مثل من که هرگز نمی‌تواند سلامتی‌ام را به درستی بیان کند، چگونه می‌تواند اولین کلام را در حضورت بگوید؟
در مقامی که دم از افسر جمشید زنند
بنده از خاک کف پای غلامت گویم
هوش مصنوعی: در جایی که درباره مقام و عظمت جمشید صحبت می‌شود، من از جایگاه خود به عنوان بنده به خاک پای تو اشاره می‌کنم.
پاسبان ساز بدین دولت بیدار مرا
تا غم خود همه شب با در و بامت گویم
هوش مصنوعی: نگهبان ساز تا در این حکومت بیدارم کنی، تا بتوانم شب‌ها غم خود را با در و دیوار تو در میان بگذارم.
ساقیا، جام بکف هوش هلالی بردی
یارب! از جام لبت یا لب جامت گویم؟
هوش مصنوعی: ای ساقی، با جام در دستت، زیبایی را مانند هلال ماه به من نشان دادی. حالا بگو! آیا از شراب لب‌های تو می‌گویم یا از جامی که در دستانت است؟