شمارهٔ ۲۸۲
روز عیدست، سر راهگذاری گیریم
ماهرویی بکف آریم و کناری گیریم
شاهدان دست بخون دل ما کرده نگار
ما درین غم که: کجا دست نگاری گیریم؟
گرد خواهیم شد و دامن آن یار گرفت
تا باین شیوه مگر دامن یاری گیریم
بی قراریم و بمنزلگه وصل آمده ایم
آه! اگر چرخ نخواهد که قراری گیریم
ما بجان صید سواران کمان ابروییم
کشته گردیم که: فتراک سواری گیریم
عاشقانیم و ز کار همه عالم فارغ
ما نه آنیم که هرگز پی کاری گیریم
عید شد، خیز، هلالی، که بعشرتگه باغ
جام گلگون ز کف لاله عذاری گیریم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روز عیدست، سر راهگذاری گیریم
ماهرویی بکف آریم و کناری گیریم
هوش مصنوعی: امروز عید است، بیایید در سر راه بایستیم و دختری زیبا را در دستان خود بگیریم و در کنارش بنشینیم.
شاهدان دست بخون دل ما کرده نگار
ما درین غم که: کجا دست نگاری گیریم؟
هوش مصنوعی: عاشقانی که دل ما را شکستهاند، به خاطر درد و رنجی که داریم، اکنون دیگر نمیدانیم کجا میتوانیم دستی به دلدادگی و زیبایی بزنیم.
گرد خواهیم شد و دامن آن یار گرفت
تا باین شیوه مگر دامن یاری گیریم
هوش مصنوعی: ما به دور هم جمع خواهیم شد و دست در دامن آن معشوق خواهیم انداخت تا شاید از این طریق بتوانیم یاری و محبت او را به دست آوریم.
بی قراریم و بمنزلگه وصل آمده ایم
آه! اگر چرخ نخواهد که قراری گیریم
هوش مصنوعی: ما بیتاب و شتابان به جایی که به هم وصل میشویم آمدهایم، اما افسوس که اگر گردش روزگار اجازه ندهد، نمیتوانیم آرامش پیدا کنیم.
ما بجان صید سواران کمان ابروییم
کشته گردیم که: فتراک سواری گیریم
هوش مصنوعی: ما مانند صید شکارچیان هستیم که با زیبایی کمان ابرویمان دلها را میرباییم و به خاطر آن عشق و عاشقی را تجربه کردهایم.
عاشقانیم و ز کار همه عالم فارغ
ما نه آنیم که هرگز پی کاری گیریم
هوش مصنوعی: ما عاشقانی هستیم که از تمام کارها و مشغلههای جهان بیخبر و فارغیم. ما آن کسانی نیستیم که بخواهیم به دنبال کاری برویم یا به دنبال هدف خاصی باشیم.
عید شد، خیز، هلالی، که بعشرتگه باغ
جام گلگون ز کف لاله عذاری گیریم
هوش مصنوعی: عید فرا رسیده است، برخیز هلالی، تا در جشن و شادی باغ از گلهای سرخ و شاداب پر کنیم و لذت ببریم.

هلالی جغتایی