گنجور

شمارهٔ ۲۸۰

خراب یک نظر از چشم نیم خواب توایم
بحال ما نظری کن، که ما خراب توایم
سؤال ما بتو از حد گذشت، لب بگشا
که سالهاست که در حسرت جواب توایم
چه حد آن که توانیم هم عنان تو شد؟
همین سعادت ما بس که: در رکاب توایم
عتاب تو کشد و ناز تو هلاک کند
هلاک ناز تو و کشته عتاب توایم
عجب نباشد اگر از لبت بکام رسیم
که مست باده نازی و ما کباب توایم
ز مهر روی تو داریم داغها بر دل
ستاره سوخته از تاب آفتاب توایم
من و هلالی ازین در بهیچ جا نرویم
چرا که همچو سگان بسته طناب توایم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خراب یک نظر از چشم نیم خواب توایم
بحال ما نظری کن، که ما خراب توایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر یک نگاه از چشمان نیمه‌خواب تو ویران شده‌ایم. لطفاً نگاهی به حال ما بینداز که به خاطر تو پریشانیم.
سؤال ما بتو از حد گذشت، لب بگشا
که سالهاست که در حسرت جواب توایم
هوش مصنوعی: سؤال ما از تو بیشتر از حد معمول شده است، لطفاً حرف بزن و بگذار که سال‌ها در انتظار جواب تو بوده‌ایم.
چه حد آن که توانیم هم عنان تو شد؟
همین سعادت ما بس که: در رکاب توایم
هوش مصنوعی: به چه اندازه خوشبختیم که همراه تو هستیم؟ همین که در کنار تو هستیم، برای ما کافی است.
عتاب تو کشد و ناز تو هلاک کند
هلاک ناز تو و کشته عتاب توایم
هوش مصنوعی: مجازات‌های تو موجب رنج من می‌شود و زیبایی‌ها و نازهای تو نیز باعث می‌شود که جانم را از دست بدهم. من تحت تأثیر ناز تو و عتاب تو هستم.
عجب نباشد اگر از لبت بکام رسیم
که مست باده نازی و ما کباب توایم
هوش مصنوعی: عجیب نیست که ما به خواسته‌ای از لب‌های تو برسیم، چرا که تو تحت تأثیر باده‌ای دل‌انگیز هستی و ما به مانند کبابی در آتش شوق تو قرار داریم.
ز مهر روی تو داریم داغها بر دل
ستاره سوخته از تاب آفتاب توایم
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو بر دل ما زخم‌هایی به جا گذاشته و ما همچون ستاره‌ای سوخته‌ایم که از گرمای شدید تابش تو رنج می‌بریم.
من و هلالی ازین در بهیچ جا نرویم
چرا که همچو سگان بسته طناب توایم
هوش مصنوعی: ما و هلالی از این در به هیچ جا نمی‌رویم، زیرا مانند سگ‌هایی هستیم که به طناب تو بسته شده‌ایم.

حاشیه ها

1397/07/22 23:10
مجتبی

به نظرم میرسد که وزن صحیح شعر (مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن) باشد اگر چنین است لطفاً تصحیح بفرمایید.