گنجور

شمارهٔ ۲۷۹

بحمدالله! که جان بر باد رفت و خاک شد تن هم
ز پند دوست فارغ گشتم و از طعن دشمن هم
دلا، صبری کن و زین سال مرو هر دم بکوی او
کزین بی طاقتی آخر تو رسوا می شوی، من هم
ازین غیرت که: ناگه سایه او بر زمین افتد
نمی خواهم که شب مهتاب باشد، روز روشن هم
شدم دیوانه و طفلان کشندم دامن از هر سو
گریبانم ز دست عاشقی چاکست و دامن هم
چه گویم درد خود با کوهکن و دردی که من دارم
نه تاب گفتنش دارم، نه یارای شنیدن هم
شکستی در دلم خاری و می گویی: برون آرم
بدین تقریب می خواهی که ماند زخم و سوزن هم
دل و جان هلالی پیش پیکانت سپر بادا
که ابرویت کماندارست و چشمت ناوک افگن هم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بحمدالله! که جان بر باد رفت و خاک شد تن هم
ز پند دوست فارغ گشتم و از طعن دشمن هم
هوش مصنوعی: خدا را شکر که جانم به خطر افتاد و جسمم به خاک تبدیل شد. از نصیحت دوست رهایی یافتم و از انتقاد و سرزنش دشمن نیز آزاد شدم.
دلا، صبری کن و زین سال مرو هر دم بکوی او
کزین بی طاقتی آخر تو رسوا می شوی، من هم
هوش مصنوعی: ای دل، صبر کن و از این سال هر لحظه به سمت او نرود، چون از این بی‌تابی در نهایت تو و من رسوا خواهیم شد.
ازین غیرت که: ناگه سایه او بر زمین افتد
نمی خواهم که شب مهتاب باشد، روز روشن هم
هوش مصنوعی: من از این حس غیرت که دوری او باعث می‌شود که سایه‌اش روی زمین بیفتد، نمی‌خواهم که شب با نور ماه باشد یا حتی روزی روشن و آفتابی.
شدم دیوانه و طفلان کشندم دامن از هر سو
گریبانم ز دست عاشقی چاکست و دامن هم
هوش مصنوعی: به خاطر عشق دیوانه شده‌ام و در حالی که بچه‌ها دورم را گرفتم، دامنم را از هر طرف می‌کشند. عاشقی چنان مرا به هم ریخته که گریبانم از دستم پاره شده است.
چه گویم درد خود با کوهکن و دردی که من دارم
نه تاب گفتنش دارم، نه یارای شنیدن هم
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چگونه از درد خود با دیگران صحبت کنم. دردی که دارم، نه توانایی بیان کردنش را دارم و نه قدرت شنیدن درد دیگران را.
شکستی در دلم خاری و می گویی: برون آرم
بدین تقریب می خواهی که ماند زخم و سوزن هم
هوش مصنوعی: در دلم چنان زخمی به جا مانده که همچون خاری است و تو با بی‌توجهی می‌گویی که می‌خواهی آن را بیرون بکنی، اما نمی‌دانی که این کار نه تنها زخم را درمان نمی‌کند بلکه باعث می‌شود درد و سوزش بیشتری احساس کنم.
دل و جان هلالی پیش پیکانت سپر بادا
که ابرویت کماندارست و چشمت ناوک افگن هم
هوش مصنوعی: دل و جان من در برابر تو سپر شده است، زیرا ابرویت همچون کمان است و چشمانت تیرهایی هستند که به سوی من پرتاب می‌شوند.

حاشیه ها

1398/05/24 00:07
علی

در بیت 2، کلمه سال باید به سان تبدیل شود