گنجور

شمارهٔ ۲۸

دیدیدیم ز یاران وفادار بسی را
لیکن چو سگان تو ندیدیم کسی را
قطع هوس و ترک هوی کن، که درین راه
چندان اثری نیست هوی و هوسی را
فریاد! که فریاد کشیدیم و ندیدیم
در بادیه عشق تو فریادرسی را
تا از لب شیرین مگسان کام گرفتند
گیرند به از خیل ملایک مگسی را
گر از نظر افتاد رقیبت عجبی نیست
در دیده خود ره نتوان داد خسی را
پیش سگش این آه و فغان چیست هلالی؟
از خود مکن آزرده چنین هم نفسی را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیدیدیم ز یاران وفادار بسی را
لیکن چو سگان تو ندیدیم کسی را
هوش مصنوعی: ما در بین دوستان وفادار زیادی را مشاهده کردیم، اما مانند وفاداری که تو داری، کسی را ندیدیم که به این اندازه وفادار باشد.
قطع هوس و ترک هوی کن، که درین راه
چندان اثری نیست هوی و هوسی را
هوش مصنوعی: به خواسته‌ها و تمایلات نفسانی خود پایان بده و از دنبال کردن آن‌ها دست بکش، زیرا در این مسیر تأثیری از لذات و هوس‌ها نخواهی دید.
فریاد! که فریاد کشیدیم و ندیدیم
در بادیه عشق تو فریادرسی را
هوش مصنوعی: کمک! ما در دشت عشق تو فریاد زدیم و هیچ کس صدای ما را نشنید.
تا از لب شیرین مگسان کام گرفتند
گیرند به از خیل ملایک مگسی را
هوش مصنوعی: وقتی که مگس‌ها از لبان شیرین بهره‌مند می‌شوند، داشتن حتی یک مگس از تمام فرشتگان بهتر است.
گر از نظر افتاد رقیبت عجبی نیست
در دیده خود ره نتوان داد خسی را
هوش مصنوعی: اگر رقیبت از نظر دور شود، چیز عجیبی نیست؛ در دیدگان خود نمی‌توان به یک انسان حقیر راهی داد.
پیش سگش این آه و فغان چیست هلالی؟
از خود مکن آزرده چنین هم نفسی را
هوش مصنوعی: چرا اینقدر با سگی که پیشت هست، ناله و شکایت می‌کنی هلالی؟ خودت را اینقدر ناراحت نکن و اجازه نده که نفسی که کنارت هست، آزرده شود.