گنجور

شمارهٔ ۲۷۷

نقد جان را در بهای زلف جانان می دهم
عاشقم و ز بهر سودای چنین جان می دهم
ای که از حال من آشفته می پرسی، مپرس
کز پریشانی خبرهای پریشان می دهم
پیش آن لب زار می میرم، زهی حسرت! که من
تشنه لب جان بر کنار آب حیران می دهم
این چنین کز چشم من هر گوشه می بارد سرشک
عاقبت از گریه مردم را بتوفان می دهم
دور ازو، هجران، اگر قصد هلاک من کند
عمر خود می بخشم و جان را بهجران می دهم
هر که روزی دل بخوبان داد، آخر جان دهد
وای جان من! که آخر دل بایشان می دهم
در غم هجران، هلالی، از فغان منعم مکن
زانکه من تسکین درد خود بافغان می دهم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نقد جان را در بهای زلف جانان می دهم
عاشقم و ز بهر سودای چنین جان می دهم
هوش مصنوعی: جانی که دارم را در ازای موهای معشوق می‌دهم، زیرا عاشق اوام و به خاطر چنین عشق و آرزویی جان خود را فدای او می‌کنم.
ای که از حال من آشفته می پرسی، مپرس
کز پریشانی خبرهای پریشان می دهم
هوش مصنوعی: ای کسی که درباره حال ناخوش من سوال می‌کنی، نیازی به پرسش نیست چون من در پیروزی آشفتگی خبری از پریشانی‌ام به تو نمی‌گویم.
پیش آن لب زار می میرم، زهی حسرت! که من
تشنه لب جان بر کنار آب حیران می دهم
هوش مصنوعی: من از شدت عشق و ناامیدی در برابر آن لب زیبا جانم را می دهم، افسوس که تشنه‌ام و در حالی که کنار آب هستم، نمی‌توانم به آن دسترسی داشته باشم.
این چنین کز چشم من هر گوشه می بارد سرشک
عاقبت از گریه مردم را بتوفان می دهم
هوش مصنوعی: از چشمان من اشک‌ها در هر گوشه فرو می‌ریزد و در پایان، به خاطر این همه گریه، مردم را در طوفانی از احساسات غرق می‌کنم.
دور ازو، هجران، اگر قصد هلاک من کند
عمر خود می بخشم و جان را بهجران می دهم
هوش مصنوعی: اگر دور از او، جدایی، قصد نابود کردن من را داشته باشد، به خاطر او عمرم را فدای این جدایی می‌کنم و جانم را به خاطر این هجران قربانی می‌سازم.
هر که روزی دل بخوبان داد، آخر جان دهد
وای جان من! که آخر دل بایشان می دهم
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش را به خوبان بدهد، در نهایت باید جانش را فدای آن‌ها کند. وای بر من! چون در نهایت، دل من هم به آن‌ها تعلق خواهد گرفت.
در غم هجران، هلالی، از فغان منعم مکن
زانکه من تسکین درد خود بافغان می دهم
هوش مصنوعی: در روزهای غم و جدایی، هلالی، نگذار فریاد من را خاموش کنی؛ زیرا من با فریاد زدن درد خود را تسکین می‌دهم.