گنجور

شمارهٔ ۲۷۶

ای که از خوبان مراد ما تویی مقصود هم
چون تویی هرگز نبودست و نخواهد بود هم
تا به سودای تو افتادیم در بازار عشق
از زیان هر دو عالم فارغیم، از سود هم
بس که بخت بد مرا سرگشته دارد چون فلک
از فلک ناشادم و از بخت ناخشنود هم
گرد راهش گر برویم گل نخواهد کرد عشق
چشم من گریان چرا شد، چهره گردآلود هم؟
آخر، ای آرام جان‌ها، رحمتی فرما که من
سینه مجروح دارم، جان غم فرسود هم
سوز خود را چون نهان دارم؟ کزان رخسار و زلف
در دل افتاد آتش و از جان برآمد دود هم
چون دل زار هلالی بی تو افغان برکشید
چنگ بر درد دلش در ناله آمد، عود هم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که از خوبان مراد ما تویی مقصود هم
چون تویی هرگز نبودست و نخواهد بود هم
هوش مصنوعی: ای کسی که از نیکان هستی، تو هدف و مقصود ما هستی. هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند مانند تو باشد و هرگز هم نخواهد بود.
تا به سودای تو افتادیم در بازار عشق
از زیان هر دو عالم فارغیم، از سود هم
هوش مصنوعی: در دنیای عشق، وقتی دل به تو دادیم و به شوق تو به این بازار آمدیم، نه از ضرر این دنیا غمگینیم و نه دل‌مشغولی به سود دنیوی داریم.
بس که بخت بد مرا سرگشته دارد چون فلک
از فلک ناشادم و از بخت ناخشنود هم
هوش مصنوعی: بخاطر بدشانسی‌ام چنان سردرگم و پریشانم که مانند گردونه‌ای در حال چرخش، نه می‌توانم از این چرخش رها شوم و نه از سرنوشت ناخوشایند خود راضی هستم.
گرد راهش گر برویم گل نخواهد کرد عشق
چشم من گریان چرا شد، چهره گردآلود هم؟
هوش مصنوعی: اگر به سمت او برویم، عشق مانند گلی شکوفا نخواهد شد. چرا چشمان من گریه می‌کند و چهره‌ام پر از غبار و غم است؟
آخر، ای آرام جان‌ها، رحمتی فرما که من
سینه مجروح دارم، جان غم فرسود هم
هوش مصنوعی: ای آرامش جان‌ها، لطفی کن، چون من دلbroken دارم و جانم از غم خسته شده است.
سوز خود را چون نهان دارم؟ کزان رخسار و زلف
در دل افتاد آتش و از جان برآمد دود هم
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم عواطف و احساسات عمیق خود را پنهان کنم؟ زیرا از زیبایی چهره و موهای تو در دلم شعله‌ای ایجاد شده و دود آن از جانم بلند شده است.
چون دل زار هلالی بی تو افغان برکشید
چنگ بر درد دلش در ناله آمد، عود هم
هوش مصنوعی: زمانی که دل بی‌تاب و غمگین به یاد تو ناله‌ای بلند کرد، ساز عود نیز از شدت درد و غم با آن همصدا شد.