گنجور

شمارهٔ ۲۷۱

از پی آن دلبر شیرین شمایل می‌روم
دل پی او رفت و من هم از پی دل می‌روم
می‌روم نزدیک آن قصاب و گو: خونم بریز
من هلاک قتل خویشم، سوی قاتل می‌روم
گر زند تیغ، از سر کویش نخواهم رفت، لیک
چند گامی همچو مرغ نیم بسمل می‌روم
چون به کوی او روم ترسم رقیبان پی برند
زانکه من در گریه خود پای در گل می‌روم
ای که می‌گویی: برو، تحصیل درس عشق کن
می‌روم، اما پی تحصیل حاصل می‌روم
وادی درد و بلا در عشق هر یک منزل‌ست
کرده‌ام عزم سفر، منزل، به منزل می‌روم
می‌روم سویش به استقبال و خوشحالم که باز
می‌رسد اقبال و من هم در مقابل می‌روم
در ره عشق، ای هلالی، از من آگاهی مجو
زانکه من این راه را بسیار غافل می‌روم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از پی آن دلبر شیرین شمایل می‌روم
دل پی او رفت و من هم از پی دل می‌روم
هوش مصنوعی: به دنبال آن محبوب زیبا می‌روم. دل من به سمت او رفته و من هم از پی دل خود حرکت می‌کنم.
می‌روم نزدیک آن قصاب و گو: خونم بریز
من هلاک قتل خویشم، سوی قاتل می‌روم
هوش مصنوعی: به سراغ قصاب می‌روم و می‌گویم: خونم را بریز، زیرا خودم باعث مرگ خودم شده‌ام و به سوی قاتل می‌روم.
گر زند تیغ، از سر کویش نخواهم رفت، لیک
چند گامی همچو مرغ نیم بسمل می‌روم
هوش مصنوعی: اگر شمشیر را بر سرم بگذارند، از کنار محبوبم دور نمی‌شوم، اما چند قدمی مانند پرنده‌ای نیمه‌جان و ترسیده به جلو می‌روم.
چون به کوی او روم ترسم رقیبان پی برند
زانکه من در گریه خود پای در گل می‌روم
هوش مصنوعی: وقتی به سوی او می‌روم، می‌ترسم که رقیبانم دنبال من بیفتند؛ چون من در حال گریه کردن، قدم‌هایم در گل گیره‌گیر می‌شود.
ای که می‌گویی: برو، تحصیل درس عشق کن
می‌روم، اما پی تحصیل حاصل می‌روم
هوش مصنوعی: تو که می‌گویی برو و درس عشق را یاد بگیر، من می‌روم، اما برای به دست آوردن چیزی که ارزش دارد، می‌روم.
وادی درد و بلا در عشق هر یک منزل‌ست
کرده‌ام عزم سفر، منزل، به منزل می‌روم
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، درد و مصیبت هر کدام یک توقفگاه هستند. من تصمیم به سفر گرفته‌ام و از یک توقفگاه به توقفگاه دیگر می‌روم.
می‌روم سویش به استقبال و خوشحالم که باز
می‌رسد اقبال و من هم در مقابل می‌روم
هوش مصنوعی: به سوی او می‌روم و خوشحالم که خوشبختی دوباره به سراغم می‌آید و من هم در مقابل او پیش می‌روم.
در ره عشق، ای هلالی، از من آگاهی مجو
زانکه من این راه را بسیار غافل می‌روم
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، ای هلالی، نگران نباش؛ زیرا من این راه را بی‌خبر و بی‌توجه پیموده‌ام.