شمارهٔ ۲۷۰
 تا کی به درت آیم و دیدار نبینم؟ 
 صد بار تو را جویم و یک بار نبینم 
 گویا حرم کوی تو کعبه است و در آنجا 
 هر چند روم جز در و دیوار نبینم 
 دانی که مرا بزمگه عیش کدامست؟ 
 جایی که تو را بینم و اغیار نبینم 
 یارب، چه شود گر من بیدل به همه عمر 
 یک بار تو را بر سر بازار نبینم 
 امروز درین شهر دلی نیست که او را 
 در دام بلای تو گرفتار نبینم 
 او میرود و جمع رقیبان ز قفایش 
 تا شیوه آن قامت و رفتار نبینم 
 خورشید لطافت رخ یارست، هلالی 
 آن روز مبادا که رخ یار نبینم 
شمارهٔ  ۲۶۹: چه حالست این؟ که: هر گه در جمالت یک نظر بینمشمارهٔ  ۲۷۱: از پی آن دلبر شیرین شمایل میروم 
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 تا کی به درت آیم و دیدار نبینم؟ 
 صد بار تو را جویم و یک بار نبینم 
هوش مصنوعی: به چه مدت باید به در خانهات بیایم و تو را نبینم؟ بارها به جستجوی تو میروم اما هرگز تو را نمیبینم.
 گویا حرم کوی تو کعبه است و در آنجا 
 هر چند روم جز در و دیوار نبینم 
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که مکان نزدیک تو مانند کعبه است و هر بار که به آنجا میروم، فقط در و دیوار آن را میبینم و چیز دیگری نمیبینم.
 دانی که مرا بزمگه عیش کدامست؟ 
 جایی که تو را بینم و اغیار نبینم 
هوش مصنوعی: میدانی خوشی و شادی من در کدام جاست؟ در جایی که بتوانم تو را ببینم و دیگران را نبینم.
 یارب، چه شود گر من بیدل به همه عمر 
 یک بار تو را بر سر بازار نبینم 
هوش مصنوعی: خداوندا، چه میشود اگر من که بیدل هستم، در طول عمرم فقط یک بار تو را در میان جمعیت نبینم؟
 امروز درین شهر دلی نیست که او را 
 در دام بلای تو گرفتار نبینم 
هوش مصنوعی: امروز در این شهر، هیچ دلی پیدا نمیشود که از درد و مشکلات ناشی از عشق تو رنج نبرد.
 او میرود و جمع رقیبان ز قفایش 
 تا شیوه آن قامت و رفتار نبینم 
هوش مصنوعی: او از پیش رو میرود و من نمیخواهم جمع رقیبان را ببینم، تا شیوه راه رفتن و رفتار آن شخص را مشاهده نکنم.
 خورشید لطافت رخ یارست، هلالی 
 آن روز مبادا که رخ یار نبینم 
هوش مصنوعی: خورشید نشاندهنده زیبایی و نرمی چهره محبوب است، و من امیدوارم روزی نرسد که نتوانم چهره محبوبم را ببینم.

هلالی جغتایی