گنجور

شمارهٔ ۲۶۴

دوستان، عاشقم و عاشق زارم، چه کنم؟
چاره صبرست، ولی صبر ندارم، چه کنم؟
ریخت خون جگر از گوشه چشمم بکنار
و آن جگر گوشه نیامد بکنارم، چه کنم؟
ای طبیب، این همه زحمت مکش و رنج مبر
زار میمیرم، اگر جان نسپارم چه کنم؟
چند گویی که: برو، دامنم از کف بگذار
وای! اگر دامنت از کف بگذارم چه کنم؟
دردمندان همه از صبر قراری گیرند
چون من از درد تو بی صبر و قرارم چه کنم؟
گر چو مرغان خزان دیده ملولم چه عجب؟
گل نمی بینم و آزرده خارم، چه کنم؟
خلق گویند: هلالی، چه کنی گریه زار؟
گریه رو میدهد و عاشق زارم چه کنم؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوستان، عاشقم و عاشق زارم، چه کنم؟
چاره صبرست، ولی صبر ندارم، چه کنم؟
هوش مصنوعی: دوستان، من عاشق هستم و حالتی بسیار دردناک دارم، چه تدبیری باید بیندیشم؟ صبر بهترین راه حل است، اما من تحمل آن را ندارم، پس چه باید بکنم؟
ریخت خون جگر از گوشه چشمم بکنار
و آن جگر گوشه نیامد بکنارم، چه کنم؟
هوش مصنوعی: خون دل از چشمانم جاری شد و آن کسی که برایم عزیز و محبوب بود، کنارم نیامد. حالا چه باید بکنم؟
ای طبیب، این همه زحمت مکش و رنج مبر
زار میمیرم، اگر جان نسپارم چه کنم؟
هوش مصنوعی: ای پزشک، چرا این قدر زحمت می‌کشی و خودت را به زحمت می‌اندازی؟ من در حال مرگ هستم و اگر نتوانم جانم را حفظ کنم، چه گزینه‌ای برایم باقی می‌ماند؟
چند گویی که: برو، دامنم از کف بگذار
وای! اگر دامنت از کف بگذارم چه کنم؟
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که به من بگویی برو و دامنم را رها کن، اگر دامن تو را رها کنم، نتیجه‌اش چه خواهد شد؟
دردمندان همه از صبر قراری گیرند
چون من از درد تو بی صبر و قرارم چه کنم؟
هوش مصنوعی: کسانی که دردی دارند، با صبر و حوصله می‌توانند تحمل کنند، اما من که به خاطر درد تو بی‌تاب و آرامم، چه کاری می‌توانم کرد؟
گر چو مرغان خزان دیده ملولم چه عجب؟
گل نمی بینم و آزرده خارم، چه کنم؟
هوش مصنوعی: اگر مثل پرندگان فصل پاییز غمگینم، چه جای تعجب دارد؟ چون گل را نمی‌بینم و از خارها آزار می‌بینم، چه کاری از دستم برمی‌آید؟
خلق گویند: هلالی، چه کنی گریه زار؟
گریه رو میدهد و عاشق زارم چه کنم؟
هوش مصنوعی: مردم می‌پرسند: هلالی، چرا این‌قدر بی‌تاب و گریان هستی؟ او در پاسخ می‌گوید که عشق و احساساتش باعث این گریه و بی‌تابی‌اش هستند و نمی‌داند چه باید کند.

حاشیه ها

1397/07/09 13:10
رضا

گر چو مرغان خزان دیده بنالم چه عجب؟!!