شمارهٔ ۲۵۷
دل را ز چاک سینه توانم برون کنم
غم را ز دل برون نتوان کرد، چون کنم؟
خواهم ز دل برون کنم این درد را ولی
در جان درون شود اگر از دل برون کنم
هر محنت از تو موجب چندین محبتست
محنت زیاده کن، که محبت فزون کنم
دل جانب تو آمد و خون کردمش ز رشک
از من عجب مدار که از رشک خون کنم
از رشک خون غیر، که بر دامنت رسد
هر دم ز گریه دامن خود لاله گون کنم
کارم، شبی که بی تو بدیوانگی کشد
افسانه تو گویم و خود را فسون کنم
دیوانه شد هلالی و زنجیرش آرزوست
گیسوی او کجاست؟ که رفع جنون کنم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل را ز چاک سینه توانم برون کنم
غم را ز دل برون نتوان کرد، چون کنم؟
هوش مصنوعی: میتوانم درد و رنج را از سینهام بیرون کنم، اما چگونه میتوانم غم را از دل پاک کنم؟
خواهم ز دل برون کنم این درد را ولی
در جان درون شود اگر از دل برون کنم
هوش مصنوعی: میخواهم این درد را از دل خود بیرون کنم، اما اگر آن را از دل بیرون بزنم، ممکن است در جانم جای دیگری پیدا کند.
هر محنت از تو موجب چندین محبتست
محنت زیاده کن، که محبت فزون کنم
هوش مصنوعی: هر سختی که از طرف تو به من میرسد باعث میشود که محبت من به تو بیشتر شود. اگر سختی بیشتری به من بدهی، میتوانم محبت بیشتری از خود نشان دهم.
دل جانب تو آمد و خون کردمش ز رشک
از من عجب مدار که از رشک خون کنم
هوش مصنوعی: دل به عشق تو دچار شده و از حسادت، مثل رودی خونین شده است. شگفتی نکن که به خاطر این حسادت، از دل خون میریزم.
از رشک خون غیر، که بر دامنت رسد
هر دم ز گریه دامن خود لاله گون کنم
هوش مصنوعی: از حسادت دیگران، که همیشه سبب ناراحتی من میشود، هر لحظه با گریه کردن دامن خود را مانند گل لاله رنگین و زیبا میکنم.
کارم، شبی که بی تو بدیوانگی کشد
افسانه تو گویم و خود را فسون کنم
هوش مصنوعی: در شبی که تو در کنارش نیستی و دیوانهوار احساس تنهایی میکند، داستانی از تو برای خودش روایت میکند و با این داستان خود را فریب میدهد.
دیوانه شد هلالی و زنجیرش آرزوست
گیسوی او کجاست؟ که رفع جنون کنم
هوش مصنوعی: هلالی به شدت عاشق شده و آرزویش این است که زنجیری داشته باشد که او را به معشوقش وصل کند. او در پی یافتن گیسوان معشوقش است تا بتواند جنون عشقش را تسکین دهد.

هلالی جغتایی