شمارهٔ ۲۴۷
تا عمر بود، در هوس روی تو باشم
در خاک شوم، خاک سر کوی تو باشم
فردای قیامت نروم جانب طوبی
در سایه سرو قد دلجوی تو باشم
خوش آنکه زبان از پی دشنام برآری
من دست برآورده، دعاگوی تو باشم
پهلوی تو پیوسته نشینند رقیبان
تا من نتوانم که بپهلوی تو باشم
از غمزه تو کاست تن من، که چو مویی
من موی شوم در خم گیسوی تو باشم
هر گه که از تو ناز بری دست بچوگان
خواهم همه تن سر شوم و گوی تو باشم
ای شاخ گل تازه، منم بلبل این باغ
معذورم، اگر شیفته روی تو باشم
روزی که فلک نام مرا خواند: هلالی
می خواست که من مایل ابروی تو باشم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا عمر بود، در هوس روی تو باشم
در خاک شوم، خاک سر کوی تو باشم
هوش مصنوعی: تا زمانی که زنده هستم، آرزو دارم که به یاد تو باشم و اگر روزی در خاک شوم، دوست دارم که در خاک محل تو قرار بگیرم.
فردای قیامت نروم جانب طوبی
در سایه سرو قد دلجوی تو باشم
هوش مصنوعی: در روز قیامت، به جای اینکه به سمت درخت طوبی بروم، دوست دارم در سایه درختی که تو پرورش دادهای و دلنشین است، قرار بگیرم.
خوش آنکه زبان از پی دشنام برآری
من دست برآورده، دعاگوی تو باشم
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که به جای فحش دادن، زبانش به دعا برای تو مشغول باشد و من هم دست به دعا بلند کرده باشم.
پهلوی تو پیوسته نشینند رقیبان
تا من نتوانم که بپهلوی تو باشم
هوش مصنوعی: رقیبان همواره در کنار تو خواهند بود تا من نتوانم در کنارت حضور داشته باشم.
از غمزه تو کاست تن من، که چو مویی
من موی شوم در خم گیسوی تو باشم
هوش مصنوعی: نگاه و دلربایی تو باعث شده که من از غم و غصهام کم کنم؛ به گونهای که میخواهم همچون مویی ریز و نازک درون گیسوان زیبای تو جا بگیرم.
هر گه که از تو ناز بری دست بچوگان
خواهم همه تن سر شوم و گوی تو باشم
هوش مصنوعی: هر بار که تو با ناز و دلربایی به من توجه میکنی، آرزو میکنم که تمام وجودم را فدای تو کنم و فقط مانند یک نگهبان در کنار تو باشم.
ای شاخ گل تازه، منم بلبل این باغ
معذورم، اگر شیفته روی تو باشم
هوش مصنوعی: ای گل تازه، من بلبل این باغ هستم و اگر عاشق زیبایی تو شوم، معذورم.
روزی که فلک نام مرا خواند: هلالی
می خواست که من مایل ابروی تو باشم
هوش مصنوعی: روزی که آسمان نام مرا صدا زد، هلالی را میطلبید که من شبیه قوس ابروی تو باشم.

هلالی جغتایی