شمارهٔ ۲۳۵
کاشکی! خاک حریم حرمت میبودم
میخرامیدی و من در قدمت میبودم
بیغم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت!
پیش ازین، کاش! گرفتار غمت میبودم
گر به پرسیدن من لطف نمیفرمودی
هم چنان کشته تیغ دو دمت میبودم
گر به سررشته مقصود رسیدی دستم
دست در سلسله خم به خمت میبودم
گر مرا حشمت کونین میسر میشد
هم چنان بنده خیل و حشمت میبودم
چون مریضی، که دلش مایل صحت باشد
عمرها طالب درد و المت میبودم
هرچه خواهی بکن، ای دوست، که من از دل و جان
آرزومند جفا و ستمت میبودم
تا تو یک ره به کرم سوی هلالی گذری
سالها چشم به راه کرمت میبودم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کاشکی! خاک حریم حرمت میبودم
میخرامیدی و من در قدمت میبودم
هوش مصنوعی: ای کاش من از خاک حریم تو میبودم تا تو در حال قدم زدن باشی و من همیشه در کنارت باشم.
بیغم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت!
پیش ازین، کاش! گرفتار غمت میبودم
هوش مصنوعی: عشق تو بدون غم است، اما افسوس به عمرم که هدر رفت! کاش قبل از این، به غم تو گرفتار میشدم.
گر به پرسیدن من لطف نمیفرمودی
هم چنان کشته تیغ دو دمت میبودم
هوش مصنوعی: اگر به من لطف نمیکردی و نپرسیدی، من همچنان اسیر عشق تو میماندم.
گر به سررشته مقصود رسیدی دستم
دست در سلسله خم به خمت میبودم
هوش مصنوعی: اگر به هدف و مقصود خود برسی، دستم را در زنجیر عشق تو قرار میدهم و به تو خدمت میکنم.
گر مرا حشمت کونین میسر میشد
هم چنان بنده خیل و حشمت میبودم
هوش مصنوعی: اگر به من بزرگایی و ثروت دنیا داده میشد، باز هم مانند قبل، خدمتگزار و بنده آن wealth و بزرگی میبودم.
چون مریضی، که دلش مایل صحت باشد
عمرها طالب درد و المت میبودم
هوش مصنوعی: شبیه به کسی هستم که بیمار است و دلش craving بهبودی دارد، ولی همیشه در جستجوی درد و رنج بودهام.
هرچه خواهی بکن، ای دوست، که من از دل و جان
آرزومند جفا و ستمت میبودم
هوش مصنوعی: هر کاری که میخواهی انجام بده، دوست من، چون من با تمام وجود آرزوی آزار و ظلم تو را داشتم.
تا تو یک ره به کرم سوی هلالی گذری
سالها چشم به راه کرمت میبودم
هوش مصنوعی: مدتها در انتظار بخشندگیت بودم، تا اینکه سرانجام یک بار به سوی من آمدی.