گنجور

شمارهٔ ۲۰۲

آنکه از آب حیات آزرده می گردد تنش
کی توان دیدن بروز جنگ غرق آهنش؟
آنکه بر دوشش گرانی می کند جیب قبا
چون روا دارد کسی بار زره بر گردنش؟
خوش نباشد در قبای آهنین آن سیمتن
ای خوش آن روزی که بینم در ته پیراهنش!
آن تن پاک از لطافت هست چون آب حیات
غالبا موج همان آبست شکل جوشنش
حیف باشد زخم تیر او بچشم دشمنان
چشم زخم دوستان بادا نصیب دشمنش!
نعل بر شکل هلالی پای اسبش بوسه زد
کاشکی بودی هلالی نیز نعل توسنش!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکه از آب حیات آزرده می گردد تنش
کی توان دیدن بروز جنگ غرق آهنش؟
هوش مصنوعی: کسی که در آرامش و طراوت زندگی دچار مشکل می‌شود، چگونه می‌تواند پیشرفت‌های ناگوار و سختی‌های ناشی از جنگ و نابودی را مشاهده کند؟
آنکه بر دوشش گرانی می کند جیب قبا
چون روا دارد کسی بار زره بر گردنش؟
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی‌اش بار سنگینی را به دوش می‌کشد، چگونه می‌تواند ببیند که دیگران بارهای سنگین‌تری را بر دوش دارند؟
خوش نباشد در قبای آهنین آن سیمتن
ای خوش آن روزی که بینم در ته پیراهنش!
هوش مصنوعی: دیدن زیبایی و دلربایی محبوبم در لباس نازک و نرم، برایم بسیار لذت‌بخش‌تر از مشاهده‌اش در لباس سخت و سرد است.
آن تن پاک از لطافت هست چون آب حیات
غالبا موج همان آبست شکل جوشنش
هوش مصنوعی: این بدن پاک و لطیف مانند آب حیات است که بیشتر اوقات، همان آب، شکل محافظتی به خود می‌گیرد.
حیف باشد زخم تیر او بچشم دشمنان
چشم زخم دوستان بادا نصیب دشمنش!
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که خنجر یا آسیب دشمنان، مانند زخم تیر، به چشم آن‌ها دیده می‌شود و این برای دوستان هرگز خوب نیست. به آن‌ها که نیت بد دارند، زخم و آسیب می‌رسد، اما به دوستان نباید هیچ آسیبی برسد.
نعل بر شکل هلالی پای اسبش بوسه زد
کاشکی بودی هلالی نیز نعل توسنش!
هوش مصنوعی: نعل که به شکل هلالی است، بر پای اسب بوسه می‌زند و آرزو می‌کند که ای کاش تو نیز مانند نعل، به شکل هلالی بودی.