گنجور

شمارهٔ ۲۰

زان پیشتر که عقل شود رهنمون مرا
عشق تو ره نمود بکوی جنون مرا
هم سینه شد پر آتش و هم دیده شد پر آب
در آب و آتشست درون و برون مرا
شوخی که بود مردن من کام او کجاست؟
تا بر مراد خویش ببیند کنون مرا
خاک درت ز قتل من آغشته شد بخون
آخر فگند عشق تو در خاک و خون مرا
چشمت، که صبر و هوش هلالی بغمزه برد
خواهد فسانه ساختن از یک فسون مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زان پیشتر که عقل شود رهنمون مرا
عشق تو ره نمود بکوی جنون مرا
هوش مصنوعی: قبل از آنکه عقل من به راهنمایی بپردازد، عشق تو مرا به سوی دیوانگی هدایت کرد.
هم سینه شد پر آتش و هم دیده شد پر آب
در آب و آتشست درون و برون مرا
هوش مصنوعی: سینه‌ام پر از آتش و چشمانم پر از اشک شده است. در درون و بیرون من، آب و آتش با هم درگیر هستند.
شوخی که بود مردن من کام او کجاست؟
تا بر مراد خویش ببیند کنون مرا
هوش مصنوعی: شوخی نیست که من بمیرم، بلکه این نکته مهم است که او کجا است تا بتواند آرزوی خود را در دیدن من برآورده کند.
خاک درت ز قتل من آغشته شد بخون
آخر فگند عشق تو در خاک و خون مرا
هوش مصنوعی: خاک درب تو به خون من آلوده شد، در نهایت عشق تو را در خاک و خون من پخش کن.
چشمت، که صبر و هوش هلالی بغمزه برد
خواهد فسانه ساختن از یک فسون مرا
هوش مصنوعی: چشمانت آنقدر جذاب و دلربا هستند که می‌توانند تحمل و عقل کسی را نیز از بین ببرند و از این طریق داستانی زیبا و فریبنده را برایم بسازند.

خوانش ها

20 غزل هلالی جغتایی به خوانش ااا راستین معتبرزاده ااا تکنوازی تار استاد فرهنگ شریف در آواز اصفهان ااا