شمارهٔ ۱۷۳
ای بتان سنگدل، تا چند استغنا کنید؟
ما خود از فکر شما مردیم، فکر ما کنید
جان محزون در تنم امروز و فردا بیش نیست
فکر امروز من و اندیشه فردا کنید
مردم از این غصه، میخواهم که یار آگه شود
ای رقیبان، بر سر تابوت من غوغا کنید
چند با اغیار پردازید، ای سیمین بران
گاه گاهی هم بحال عاشقان پروا کنید
میکند سودای زلفش روز مسکینان سیاه
ای سیه روزان مسکین، ترک این سودا کنید
بسکه مخمورم، گرانی میکند دستار من
می فروشان، از سر من این بلا را وا کنید
عاشقیهای هلالی سر بشیدایی کشید
دوستان، فکری بحال عاشق شیدا کنید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بتان سنگدل، تا چند استغنا کنید؟
ما خود از فکر شما مردیم، فکر ما کنید
هوش مصنوعی: ای محبوبان بیتوجه، تا کی به غرور خود ادامه میدهید؟ ما به خاطر فکر و خیال شما جان خود را از دست دادهایم، حالا شما هم به ما فکر کنید.
جان محزون در تنم امروز و فردا بیش نیست
فکر امروز من و اندیشه فردا کنید
هوش مصنوعی: امروز و فردا برایم هیچ تفاوتی ندارد. فقط به حال و آیندهام فکر کنید.
مردم از این غصه، میخواهم که یار آگه شود
ای رقیبان، بر سر تابوت من غوغا کنید
هوش مصنوعی: مردم از این درد و غم من خبر داشته باشند، و ای رقبای من، در کنار جسدم سر و صدایی برپا کنید.
چند با اغیار پردازید، ای سیمین بران
گاه گاهی هم بحال عاشقان پروا کنید
هوش مصنوعی: ای دختر زیبا، گاهی از کارهای خود با دیگران دست بکش و به حال عاشقان هم توجهی داشته باش.
میکند سودای زلفش روز مسکینان سیاه
ای سیه روزان مسکین، ترک این سودا کنید
هوش مصنوعی: موی زیبای او دلی پر از آرزوها را میسازد و روزهای سخت را رقم میزند. ای کسانی که در سختی هستید، از این آرزو و عشق دوری گزینید.
بسکه مخمورم، گرانی میکند دستار من
می فروشان، از سر من این بلا را وا کنید
هوش مصنوعی: به خاطر حالتی که دارم و مستیام، عمامهام برای من سنگین شده است. ای فروشندگان، این مشکل را از سر من دور کنید.
عاشقیهای هلالی سر بشیدایی کشید
دوستان، فکری بحال عاشق شیدا کنید
هوش مصنوعی: عاشقانی که در اوج جذابیت و زیبایی هستند، حالا باید به حال عاشق شیدایی بپردازند و دوستانش را به فکر وادار کنند تا به فکر وضعیت او باشند.